حوصله سفر دارید؟ از آن سفرهایی که آخرش دستتان را بگیرند و بگویند: قدم روی چشم ما گذاشتید!
حتی بیشتر از اینها به شما توجه خاصی کنند. مثلا بگویند: به پاس همراهی تان هدایای ناقابلی هم تقدیمتان میکنیم!
اجازه بدهید توضیحات را عرض کنم. پیش از آغاز سفر باید بلیط تهیه کنید. بلیطش راحت گیر میآید. کتاب «نبرد با جادوی تاریکی» یک کتاب 140 صفحهای است. کتاب را میگیرید و سفر شروع میشود، همسفرتان از قبل مشخص شده. پسری به نام رایان که نوجوان شجاع و مسئولیت پذیری است. وقتی میگویم شجاع، به معنی واقعی کلمه منظورم همین است.
رایان شغل خاصی دارد، بعید میدانم پیش از او کسی از دوستانتان نگهبان معبد اورشلیم بوده باشد. رایان احتمالا اولین نگهبان معبدی است که میبینید. فرق زیادی با شما ندارد تنها تفاوتتان این است که او از چندصد سال قبل آمده. البته درستش این است که شما به چندصد سال قبل رفتهاید ولی نگران نباشید. انتشارات مهرستان فکر همه چیز را کرده، پس از اینکه سفرتان تمام شود میتوانید برگردید به اتاقتان و کنار خانواده قاچ هنداونهتان را گاز بزنید!
ماجرا از این قرار است؛ دو تا دیو به نام عوفی و ماری، با طلسم و جادو، لوح سلیمان را دزدیدهاند. لوح سلیمان در یکی از تالارهای معبد اورشلیم بود. همان جایی که وظیفه مراقبتش با دوستتان بود. طلسمی که این دیوهای بو گندو نوشتهاند، کاری میکند که جان رایان و پدر پیرش در خطر باشد. به جز این، دیوها کِی از چیزی درست استفاده کردهاند که این بار دومشان باشد؟
لوح سلیمان هم نباید دستشان بماند. مشکلی که برای پس گرفتن لوح دارید این است: دیوها با چشم انسان دیده نمیشوند! یعنی قبلا میشد دیدشان، وقتی که سلیمان نبی زنده بود میشد. ولی حالا که او نیست نهتنها خود دیوها بلکه راه ورود به سرزمینشان هم پنهان است. باید حسابی بگردید.
همراه رایان بروید سراغ پیرزنی که فرزند در حال مرگ یک دیو را نجات داده. او خیلی چیزها میداند. به حرفش گوش بدهید. اگر بهتان چیزی داد که بخورید، قبول کنید. توی غذاهایش سبزی مخصوصی میریزد که دیوهای پلید را گیج میکند.
لطفا چند دست لباس اضافه هم داشته باشید. در مسیر مبارزه با دیوها به چیزهای مختلفی برخورد میکنید. برای بعد از آن باید آماده باشید…
وقتی سفر دوم شروع شود؛ آدمهای بزرگی از تاریخ را میبینید. آدمهایی که قصهشان را در کتابها خواندهاید، لحظههایی مهم و سرنوشت ساز؛ مثل اولین لحظه ورود حضرت آدم به زمین. چه طور بگویم. قرار است رازهای بزرگی را بفهمید. این بار شما ابلیس را برای اولین بار میبینید. ابلیس و لشکرش که برای رسیدن به هدفشان از هیچ تلاشی خودداری نمیکنند، سراغ شما و رایان هم میآیند. در آن لحظه باید تصمیم بگیرید، اینکه میخواهید کدام طرف باشید. به هر حال پیشنهادهای ابلیس چیزهایی است که آدمها را مردد میکند، حتی دوستان رایان را.
برنامه ریزی این سفر به عهده خانم نسترن فتحی، نویسنده خلاق کتاب بوده است.
با شرکت در این سفر، در پویش کتابخوانی ویژه عید غدیر شرکت کردهاید.
فراموش نکنید برای شرکت در این سفر باید 8 تا 12 ساله باشید.
با شرکت در پویش کتابخوانی عید غدیر، بیش از ۵۰ میلیون تومان جایزه نقدی و غیر نقدی در انتظار شماست. همراه با نذر کتاب برای تجهیز ۵۰۰ کتابخانه با مشارکت مردمی.
پس تا دیر نشده شروع کنید. هم یک کتاب هیجانی و جذاب خواندهاید، هم برنده جایزه شدهاید و از همه مهمتر، در تجهیز 500 کتابخانه سهیم هستید!
کتاب «نبرد با جادوی تاریکی» را میتوانید از کتابفروشیهای سراسر کشور و سایت مهرستان تهیه کنید. زمان شروع پویش و سفر شما از از پنجم خرداد تا پنجم تیرماه است. رایان جلوی معبد اورشلیم منتظر شماست. یک جاروی دسته بلند هم دارد، سلاحش است. این طوری بهتر میتوانید پیدایش کنید.
برای شرکت در مسابقه وارد لینک زیر شوید (بستن کمربند ایمنی الزامی است!):
زهرا عبدی درباره آخرین اثرش «مقبولک» گفت: تقریباً ۱۰ سال برای دختران مهاجر، کارگاه ادبی برگزار میکنم و «مقبولک» اولین رمان ادبیات مهاجر با موضوع دختران افغان است که آن را نوشتم.
وی ادامه داد: قرار بود در این کارگاهها فقط مدرس باشم اما تا به خودم آمدم دیدم عضوی از خانوادهشان شدم. والدین این کودکان، اکثر اوقات سکوت میکنند و گوشهای کز؛ اما دختران نوجوانشان پر از حرف و ماجرا هستند لذا دنبال نخی بودم که تجربیات این سالها را به هم متصل کند و اینگونه «مهناز» آفریده شد.
عبدی ادامه داد: مهناز دختری است که خلق شد تا دست ما را بگیرد و همراه خود به سرزمین مهاجران ببرد و ما را با موضوعات و چالشهای مهاجران آشنا کند.
این نویسنده افزود: دهها بار طرح را بهم ریختم و خرده داستانها را پس و پیش کردم و بازنویسی انجام دادم. فکر میکردم در اثر تکرار و خستگی بازنویسی رنگ اثر در نظرم کمرنگ میشود اما هنوز هربار فصل «رد مرز» را میخوانم تپش قلب میگیرم.
عبدی درباره مشکلات مهاجرت اجباری بیان کرد: مهاجرت یک اسبابکشی سالانه از این نطقه شهر به آن نقطه است و با صلح کودک در تضاد است. او دوستان خود را، مدرسه و محله، اتاق و بخشی از وسایلش را هم از دست میدهد و برای برگشتن دوباره آرامش باید چند جلسه مشاوره برود. حالا کودک مهاجری که در زمانی کوتاه کشورش را، خانهاش را و گاه حتی اعضای خانوادهاش را از دست میدهد به شدت دچار چالش میشود. مهاجرت اجباری یکی از دردهای بشری است.
وی درباره شخصیت سلیمه گفت: او بعد از مهاجرت به ایران سعی میکند با کتاب و رمان آرامش به دست بیاورد و اسم ایرانی «مهناز» را برای خودش انتخاب میکند. سلیمه در کتابخانه، یک دنیای خیالی برای خودش میسازد، هر روز وارد آنجا میشود و در آن سرزمین رویایی با شادی سیر میکند.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
بازار نشر ایران سالهاست با حجم سنگینی از آثار ترجمهای روبهرو شده است. ناشران سراسر کشور علاوهبر تألیف آثار، ترجمه را نیز در محتواهای مختلف و قالبهای ادبی گوناگون در دستور کار خود قرار دادهاند؛ تاجاییکه کارنامه برخی ناشران شاید رنگ آثار تألیفی را به خود نبیند. این انتخاب دلایل متعددی داشته و به دنبالش این میزان از ترجمه آسیبهایی را نیز به دنبال داشتهاند که این نوشتار به دنبال آسیبشناسی ورود آثار ترجمهای به عرصه نشر کشور نیست.
ازآنجاکه نشر ایران به دلایلی خود را از اجرای قانون خرید کپی آثار (کپی رایت) دور نگه داشته، میتوان دلیل اصلی این میزان پررنگ آثار ترجمهای را همین موضوع دانست؛ چراکه ناشر دیگر هزینهای بابت مؤلف برای اثر تألیفی و نیز خرید رایت نداده و میتواند آثار مشهور دنیا را با همان تصویرگری و گاه همان طرح جلد با ترجمههایی غالبا ضعیف روانه بازار نشر کند. بازار نشر اصفهان نیز از این وضعیت مستنثا نیست و بسیاری از ناشران شهر و استان اصفهان از همین رویه پیروی میکنند.در این میان جای ترجمه معکوس کجاست؟ چه میزان از ناشران کشور و اصفهان به دنبال این هستند تا آثار خود را به زبان کشورهای دیگر و زبانهای روز دنیا ترجمه کنند؟ آیا ناشران اصفهان از قواعد و سازوکارهای ترجمه معکوس باخبرند؟ آیا از تأثیرات این بدهبستان فرهنگی آگاهند؟ اصلا کدامیک از ناشران شهر تاکنون در این خصوص اقدامی کردهاند؟ طبیعتا آماری از این ناشران در دست نیست؛ اما میتوان حدس زد اقدام چشمگیری در این زمینه انجام نشده است.
اصفهان علاوهبر داشتن ادبیات غنی و ریشهدار در شعر و نثر، خود شهری مشاهیرپرور و تاریخساز و متمدن بوده و ناشران از تولید کتاب دراینباره غفلت نکرده و آثار بسیاری در معرفی این تاریخ و تمدن و ادبیات منتشر کردهاند. نویسندگان اصفهان نیز جوایز متعددی در عرصههای ادبی دریافت کردهاند و این نشان از قدرت و قوت نشر اصفهان در موضوعات مختلف دارد؛ اما این آثار چقدر در سطح جهان عرضه شدهاند؟ آیا کشورهای همسایه و ملتها و تمدنهای دیگر دسترسی به عناوین برتر نشر اصفهان را دارند؟ طبیعتا پاسخ این سؤال به میزان دغدغه ناشران شهرمان در ترجمه معکوس آثارشان بازمیگردد.از سوی دیگر، اصفهان خواهرخواندههای بسیاری در سراسر جهان دارد که در زمینههای سیاسی و اقتصادی و گاه فرهنگی با یکدیگر تعامل میکنند. چقدر از این تعامل به ایجاد پیوندهای ادبی میان دو خواهرخوانده اختصاص یافته است؟ آیا سازمانهای دولتی اصفهان، بهویژه شهرداری به معرفی بازار نشر شهر به دنیا از طریق ظرفیت گسترده این خواهرخواندگی التفات دارند؟پاسخ به این سؤالات را تنها میتوان از زبان فعالان نشر اصفهان و دستاندرکاران اداره ارتباطات بینالملل جویا شد. در این گزارش به سراغ ناشر اصفهانی رفتهایم تا بدانیم آیا در خصوص ترجمه معکوس اقدامی شده و از شیوهها و تأثیرات آن باخبرند یا خیر.
نشر مهرستان از ناشران پرکار اصفهان است که بهتازگی دهعنوان از آثار کودک و نوجوانش را از طریق همکاری با آژانس ادبی به زبانهای خارجی ترجمه و در نمایشگاههای بینالمللی عرضه کرده است. سید احمد حسینی، مدیر این انتشارات، درخصوص جزئیات ترجمه معکوس و تأثیرات و مزایایش گفته است.
کتابهای کودک و نوجوان به این دلیل که عمومیت دارند، ظرفیت بیشتری برای ترجمه معکوس دارند. کشورهای آمریکایی و اروپایی و روسیه در این زمینه قدمت و قدرت بیشتری دارند و این باعث شده تا آثارشان به زبانهای دیگر ازجمله فارسی ترجمه شود؛ اما تعداد آثار ادبی شاخص در کشورمان زیاد نیست و آن دسته از آثار قابلاعتنا نیز ترجمه شدهاند. به همین دلیل، نمیشود در این خصوص توقع زیادی از ادبیات داشت. اما حوزه کتابهای کودک و نوجوان عمومیتر است و در کل دنیا وحدت نظری درباره مفاهیم مربوط به این قشر وجود دارد. در ایران نیز طی چند سال گذشته نویسندهها کارهای قوی و پرمحتوایی منتشر کردهاند که اگر تصویرگری قوی هم داشته باشند، مطلوب جامعه جهانی است؛ بنابراین حوزه کودک و نوجوان از اقبال بیشتری در ترجمه معکوس برخوردار است. طبق تجربه ما، کشورهای عربی و حاشیه خلیجفارس به همکاری در ترجمه و خرید رایت کتابهای کودک و نوجوان تمایل بیشتری دارند. دسته دیگر که ظرفیت ترجمه معکوس دارد، کتابهایی است که معرف فرهنگ و تجربه زیسته ایرانیهاست. ادبیات مقاومت نیز ظرفیت زیادی در این پیوند ادبی دارد؛ بهخصوص ازآنجاکه ایران یکی از کشورهای شاخص در بحث مقاومت است، انتقال ادبی در بحث مقاومت مطلوب برخی کشورهاست.
ما علاقهمند بودیم در فضای بینالملل وارد تعامل شویم. طی مشورتها به این نتیجه رسیدیم که اگر میخواهیم کار در سطح بینالملل انجام دهیم، این تعامل حتما باید دوطرفه باشد. حق رایت در کشور ما به رسمیت شناخته نمیشود و قانونی در این خصوص نداریم. به همین دلیل، بسیاری از نشرهای کشور بدون اجازه نشرهای خارجی، کتابشان را ترجمه میکنند؛ بنابراین از همان اول این تصمیم گرفتیم قبل از ترجمه، حتما رایت اثر را بخریم.
در قدم اول، باید بررسی میشد که فرهنگ کدام کشور به فضای کشور ما نزدیکتر است و کدامیک از موضوعات را میتوانیم ترجمه کنیم. پس از مشورتهایی با یکی از آژانسهای ادبی کشور، به این جمعبندی رسیدیم که فرهنگ کشورهای همسایه، اعم از کشورهای عربی و غیرعربی، به ما نزدیک است و از سوی دیگر، در سالهای گذشته از این قرابت غفلت شده است. تمرکز نشر کشور این بوده که آثار اروپا و آمریکا ترجمه شوند؛ اما دقت نکردهایم که کشورهای همسایه نیز آثار خوبی برای ترجمه دارند و در عین حال، ظرفیت خوبی نیز برای تعامل درخصوص ترجمه معکوس دارند.
به واسطه آژانس ادبی، تعاملاتی با کشورهای عربی شکل گرفت و موفق شدیم رایت ده عنوان از کتابهایمان را با محتوای کودک و نوجوان به کشورهای عربی بفروشیم و در مقابل، از چند نشر عربی نیز رایت چند کتاب در همین حوزه را خریدیم که بخشی از آنها ترجمه شده و بخش دیگر در دست ترجمه است. همچنین توانستیم آثار را در نمایشگاه کتاب شارجه و نمایشگاه ابوظبی معرفی و عرضه کنیم. آنچه مهم است، استمرار این تعامل است تا زمینههای مشترک فرهنگی بیشتر شناخته شود.
نگاه برخی از نشرها حذف واسطه است؛ درصورتیکه در دنیا مذاکره با ناشران بینالملل توسط آژانسهای ادبی تبدیل به یک روال شده تا کار حرفهایتر پیش برود؛ بنابراین در این فضای تخصصی افرادی باید به عنوان واسطه ایفای نقش کنند که جاافتادن این موضوع در کشور به زمان نیاز دارد.
اگر نگاه ناشران در ترجمه معکوس فرایندمحور و در بازهای طولانیمدت باشد، ماحصلش کسب اعتبار فرهنگی و دستیابی به ایدههای جدید است و به دنبالش صرفه اقتصادی نیز دارد. تعامل با کشورهای دیگر، خرید و فروش رایت و حضور در نمایشگاههای بینالمللی همچون حضور در نمایشگاه کتاب تهران است و باعث بدهبستانهای فرهنگی مطلوبی در عرصه کتاب و نشر میشود.
یکی از عواملی که باعث شده نشرهای اصفهانی در این زمینه اقدام نکنند، مرکزگرایی است. بسیاری از نشرهای اصفهانی تصور میکنند اگر در تهران نباشند، دیده نمیشوند که به دنبال این تفکر، بسیاری از نشرها اصفهان را ترک میکنند. از طرف دیگر، برخی نشرها نیز در اصفهان کارهای بسیار خوبی تولید میکنند؛ اما در کشور شناخته نشدهاند و محدوده کاریشان گسترده نیست. این نشرها اگر عرضه و تعامل و فعالیت رسانهایشان را قویتر و فراتر از اصفهان بکنند، اعتبارشان افزایش یافته و برای تعاملات بینالمللی نیز ظرفیت پیدا میکنند.
نهادهایی همچون شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانند در این زمینه تسهیلگری کنند؛ درحالیکه در فضای نشر فعال عمل نمیکنند؛ برای مثال اگر شهرداری همچون جشنواره فیلم کودک برای کتاب و نشر نیز رویدادی را تعریف کند و از ظرفیت خواهرخواندهها استفاده کند و زمینه تعامل و گفتوگو را شکل دهد، همکاریها و اقدامات خوبی در زمینه ترجمه معکوس و پیوندهای ادبی شکل خواهد گرفت.
منبع: اصفهان زیبا
آثار انتشارات مهرستان از سوی دبیرخانه بیستودومین دوره جشنواره ملی کتاب رشد شایسته تقدیر شد.
به گزارش روابط عمومی انتشارات مهرستان آثار برگزیده و شایسته تقدیر بیستودومین دوره جشنواره ملی کتاب رشد با شعار «کتاب خوب، آینده خوب» در هفتم اسفندماه ۱۴۰۳ معرفی شدند که در بخش «علوم مهارتی و کاربردی» کتاب «از هفت سنگ تا کالآف» نوشته مرتضی جمشیدی از انتشارات مهرستان شایسته تقدیر شد.
کتاب «از هفت سنگ تا کال آف» کتابی است که در پنج گام با دیدی متفاوت و علمی به والدین همراهی با فرزندان در دنیای دیجیتال را توصیه میکند. توجهات والدینی یا کنترل والدینی، ویژگیهای نسل دیجیتال، وظیفه والدین در رویارویی با بازیهای پرطرفدار و نامناسب، آگاهی والدین از بازیهای واقعیت مجازی، انواع بازیهای رایانهای، بازیآموزی و بازیآگاهی از جمله عناوینی است که در این کتاب به صورت مفصل به آنها پرداخته شده است. این کتاب در کنفرانس تحقیقات بازیهای رایانهای دانشگاه علامه به عنوان کتاب سال و جشنواره دوسالانه کتاب اصفهان نیز شایسته تقدیر شد.
در بخش «رسم زندگی» کتاب «یلدا کنار تو» نوشته فاطمه نفری از انتشارات مهرستان شایسته تقدیر شد.
کتاب «یلدا کنار تو» داستان دختری چهارده ساله است که با خانوادهاش در شهر مشهد زندگی میکنند. مادرش پزشک است و پیشنهاد ریاست یکی از بیمارستانهای بزرگ نیشابور را دارد. پدرش هم مدیر یکی از بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای مشهد است و به همین سبب اختلاف بین والدینش شروع میشود. یلدا که از این موضوع بسیار نگران و ناراحت است، با کمک مادربزرگ و خواهر کوچکترش روشنا تمام تلاشش را میکند که این قضیه ختم به خیر شود و پایانی غیر از جدایی پدر و مادرش رقم بخورد. توسل به امام رضا علیهالسلام، شجاعت، دلسوزی و فداکاری در زندگی از ویژگیهای برجسته داستان این کتاب است.
نویسنده رمان «مه و دود» میگوید مستقیمگویی در یک اثر و برخورد سطحی با یک موضوع سبب از دست دادن مخاطب خاصه نوجوان میشود.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: رمان «مه و دود» اثری در ژانر حماسی است که نویسنده در آن تاریخی درهم تنیده و غیرشعاری از زمان دوران شاه و اصلاحات ارضی که منجر به انقلاب اسلامی میشود را روایت کرده است. در حقیقت دغدغه نویسنده اثر سجاد خالقی، به تصویر کشیدن یک واقعه تاریخی در شهریور ۱۳۲۰ برای مخاطب نوجوان خارج از چارچوب کلیشهای و تاریخگونه است. اثر شامل دو دفتر است؛ دفتر اول با نام «آدمکشها» از زبان راوی، سه نفر با مهارتهایی هیجانانگیز معرفی میشوند و در دفتر دوم با عنوان «من» به اتفاقات مهم دوران پهلوی میپردازد.
ایناثر ۱۴۰ صفحهای که در دوازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب رتبه نخست را دریافت کرده، هفتبار توسط نشر مهرستان روانه بازار چاپ شده است.
به همین بهانه با سجاد خالقی نویسنده این کتاب به گفتگو پرداخته ایم.
مشروح این گفتگو در ادامه میآید؛
* آقای خالقی از آنجا که بین عنوان و متن یک اثر ارتباط وجود دارد هریک از واژگان «مه» و «دود» به چه امری در داستان اشاره دارند؟
داستان «مه و دود» دو وجه دارد؛ یک وجه آن مرتبط به منطقهای است که اتفاقات داستان در آن رخ میدهد که آبشار بزرگی است که وقتی قطرات آب بهسمت پایین سرازیر میشوند حالت مه یا دود ایجاد میشود به همین خاطر اهالی به آن منطقه و آبشار میگویند «آبشار تنگه زندان» که به زبان بختیاری میشود «کِرودیکُن» و در زبان فارسی میشود «مه و دود». وجه دیگر اینکه قهرمانهای داستان، در همان منطقه و در همان فضای مهآلود ساکن هستند و وقتی که از آن منطقه خارج میشوند با فضای پر از دود جنگ جهانی دوم مواجه میشوند.
* ایده و موضوع رمان از کجا به ذهنتان رسید؟
بخش زیادی از این ایده مربوط به بوم منطقه بود و یک مسئلهاش مسئله مبتلابه همه مردم یعنی مواجه شدن با ترسها و فرار نکردن از اتفاقی است که بهسمت آنها هجوم آورده و آنها چارهای ندارند جز ایستادن و جنگیدن. و این ایده اولیه من بود برای نگارش این اثر.
* چرا بستر و منطقه جغرافیایی شهرکرد را انتخاب کردید؟ بهخاطر زادگاهتان و علاقه شخصی به این شهر است یا به دلیل عقبه تاریخی و نقش و تأثیر آن در واقعه انقلاب؟
هر دو مورد. منطقه داستان، منطقه بکری بود که از موقعیتش در داستان استفاده کردم چراکه من خیلی علاقهمند به نوشتن از طبیعت و بوم منطقه خودم هستم و برای مخاطب هم جذاب است و هم اینکه داستان در این منطقه بهتر و راحتتر شکل میگرفت و منظور من را بهتر میرساند. در رابطه با عقبه تاریخی داستان باید بگویم که یک عقبه ملی است و به طور مستقیم مرتبط نیست و من فقط میخواستم از جغرافیای این مکان برای اتفاقات داستان استفاده کنم.
* هنگام خلق اثر برای نوجوانان، بیشتر به چه امر یا اموری توجه دارید؟
مسئله نوجوان با بزرگسال خیلی متفاوت است و معمولاً فلسفه غنی و عمیقی که برای بزرگسال استفاده میشود نباید برای نوجوان به کار برود. البته نوجوان امروز خیلی باهوش و جلوتر از زمانه خودش است. ولی این باعث نمیشود که من نویسنده اثر فراتر از سنش خلق کنم. در واقع ما سعی میکنیم که برای نوجوان امروز داستانهای اکشن و هیجانی و داستانهایی که پاسخگوی سؤالهای آنها در مورد زندگی است را خلق کنیم. و یا حتی برای خلاءهای ذهنی نوجوان که بهواسطه محتوای کتب خارجی ترجمه شده برای او ایجاد شده، داستان خلق کنیم.
* با نوشتن این اثر قصد داشتید مخاطب نوجوان را با چه وجهی از انقلاب و حکومت پهلوی آشنا کنید؟
مسئله کتاب فقط مسئله انقلاب و حکومت پهلوی نیست. مسئله اصلی کتاب حضور بیگانگان و جنگ جهانی دوم و از هم پاشیدن ارتش آن موقع ایران است. اینکه اگر کشوری در مقابل هجوم دشمن مقاومت نکند، میپاشد. در لایههای بعدی به مسئله حکومت پهلوی پرداختم. من معتقد هستم که مستقیمگویی در یک اثر و برخورد سطحی با یک موضوع سبب از دست دادن مخاطب خاصه نوجوان میشود. به همین خاطر اصلاً اصراری ندارم که بگویم رمان من صرفاً برای نشان دادن حکومت پهلوی و دوران انقلاب است. ما اگر بتوانیم موضوع اصلی داستان را در لفافه و به طور عمیق و ریشهای و در قالب یک کار هنرمندانه خلق کنیم، مخاطب آن را دوست داشته و میخواند. اما اگر بخواهیم شعارزده و کلیشهای کار کنیم، اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
* شما در کارهایتان گرایش خاصی به تاریخ، مخصوصاً تاریخ انقلاب و پیش از آن دارید، این علاقه از کجا آمده است؟
در کل تاریخ برای نویسندهها یک بستر مهمی است. هرچند من از یک جایی به بعد سعی کردم از بحث تاریخ فاصله بگیرم و بیشتر به مباحث آینده و پیشرو بپردازم. چون تا حدی باید درباره تاریخ گفته و شنیده شود که برای مخاطب قابل اهمیت، نو و جذاب باشد. و همچنین از یک جایی بعد باید نگاهمان به آینده کشور و دنیا باشد چون اگر فقط بخواهیم به گذشته نگاه داشته باشیم، از آینده و مسائل روز عقب میمانیم.
* در اینرمان شما، میتوان راوی را که اردشیر نام دارد و نوجوانی پر شرو شور است، نمادی از ایران دانست؟
اردشیر نماینده و نماد بخشی از جامعه کم سن و سال ایران است که دارد یک دوره تاریخی مهم یعنی جنگ جهانی دوم را پشت سر میگذارد. در کل ایران با وجود اینکه اعلام بیطرفی کرده بود و نمیخواست که وارد این جنگ شود اما به یکباره و ناخواسته درگیر جنگ جهانی دوم شد.
در واقع با به تصویر کشیدن این برهه تاریخی از ایران توسط اردشیر میخواستم این پیام را به نسل نوجوان امروز برسانم که اگر آدمی سرش را زیر برف کند و در صدد رصد کسب اطلاع از مسائل روز کشورش و مسائل جهان نباشد، نه تنها از دنیا و زندگی عقب میافتد که مهمتر از آن مورد هجوم دشمنان داخلی و خارجی قرار میگیرد، پس باید مدام حواسمان به تکنولوژی و مسائل روز دنیا باشد.
* پاورقیهای کتاب کامل و به اندازه نیستند. شاید بهتر بود توضیحاتی درباره مکانها و مشخصاتشان میآوردید. نه؟
تنها مکانی که در از آن در داستان نام بردم، تنگه زندان است که یک منطقه بکر و تقریباً دور افتادهای است. شاید که بنا بر فرمایش شما بهتر بود که در قالب یک پاورقی توضیحی در مورد آن مکان داده میشد اما من قصد داشتم که بنابر اصل سفیدخوانی، خود مخاطب نوجوان به دنبال کشف معنا و مشخصات آن مکان برود چراکه لذت کشف و شهود برای مخاطب نوجوان اهمیت زیادی دارد.
* راستی داستان شما، شخصیت زن ندارد. اینویژگی علت و دلیل خاصی دارد؟
کل نوشتههایم تا الان، عاری از جنس مؤنث هستند. در واقع نمیتوانم شخصیت مؤنث را در آثارم دربیاورم. چون در بیشتر ایدههایی که برای داستانها به ذهنم میرسد خیلی جنس مؤنث حضور ندارند.
البته در چند اثر مثل «مردهای مرز شرقی»، جنس مؤنث حضور و نقش محوری داشت. اما در کل چون محتوای اکثر داستانهایم جنگی است و داستان در فضای مردانه و خشن شکل میگیرد، غالب کارها به این سمت پیش میرود که شخصیتها مرد باشند. و دیگر اینکه آنچه هستم و به ذهنم میآید را مینویسم و اگر آنچه را که در فضای ذهنی من نیست و بخواهم به زور خلقش کرده و وارد داستان کنم، مسلماً کار خوبی نخواهد شد. چراکه در این صورت شخصیتهای زن داستان، نقشی سطحی و عروسکگونه خواهند داشت.
* کتاب شما در ژانر نوجوان است. بهتر نبود برای جذب مخاطب، از تصاویر استفاده میکردید؟
یکسری داستان مثل داستان مصور یا مانگا یا کمیک استریپ داریم که در آنها از تصاویر استفاده میشود. ولی در کار جدی معمولاً تصویر استفاده نمیشود. ضمن اینکه استفاده از تصویر هزینه کتاب را بالا میبرد چراکه کار چاپ و طراحی تصویر گران است و این امر قدرت خرید مخاطب را پایین میآورد.
* در حال حاضر مشغول انجام کار روی چهاثری هستید؟
فعلاً در حال تحقیق اثر جدید هستم. اما در حال حاضر یک مجموعه رمان سه جلدی به نام «بازگشت به اعماق» دارم که مجوز گرفته و نشر قدیانی دارد چاپ میکند؛ یک مجموعه آخر زمانی درباره کمبود آب و خشکسالی است که امیدوارم به نمایشگاه کتاب امسال برسد.
منبع: خبرگزاری مهر
مرتضی جمشیدی، نویسنده کتاب «از هفتسنگ تا کالآف» در گفتوگو با ایکنا از اصفهان با بیان اینکه این کتاب با هدف آگاهسازی والدین در خصوص بازیهای رایانهای، روانه بازار نشر شده است، اظهار کرد: نسل جدید ارتباط بیشتری با بازیهای رایانهای دارند، در حالی که پدران و مادران اطلاعات کمی در خصوص این بازیها، ویژگیها و دنیای آنها دارند. آگاهنبودن والدین در این زمینه، مشکلات و فاصله بسیاری میان آنها و فرزندانشان بهوجود میآورد که کتاب «از هفتسنگ تا کالآف» درصدد پرکردن این فاصله است.
وی والدین را مخاطبان اصلی این کتاب برشمرد و افزود: معلمان و مربیان سواد رسانهای نیز میتوانند از این کتاب بهره ببرند. سرفصلها و مطالب کتاب «از هفتسنگ تا کالآف» کوتاه، جذاب و کاربردی است و تلاش دارد تا پدران و مادران را گام به گام از پله صفر به مرحله بازیآگاهی و میزان مناسبی از دانش در خصوص بازیهای رایانهای برساند.
این نویسنده و پژوهشگر بازیهای رایانهای با اشاره به علت علاقهمندی خود به بازیهای رایانهای بیان کرد: من از سالهای نوجوانی به بازیهای رایانهای علاقهمند و گیمر بودم. پایاننامه کارشناسی ارشد نیز مجالی برای ورود علمی و پژوهشی من به فضای بازی بود. پس از آن فعالیت خود را در عرصه فرهنگی بر بازیهای رایانهای متمرکز کردم.
وی درباره اعتیاد به بازیهای رایانهای گفت: ممکن است استفاده بیش از حد از بازیهای رایانهای را به معنای اعتیاد به بازی در نظر بگیریم. اعتیاد به اینگونه بازیها، ویژگیهایی همچون به هم ریختن خلقوخو، احساس ضعف و کلافگی شدید و اختلال در زندگی عادی در صورت بازینکردن در پی دارد. پدر و مادری که دارای فرزندی با چنین ویژگیهایی هستند، در گام اول باید با او همراه، همکلام و همبازی شوند و فعالیت جایگزین برای فرزند خود تعریف کنند. هر چقدر این ارتباط دیرتر برقرار شود، وابستگی فرزند به بازیهای رایانهای یا عاملی که موجب اعتیادش شده است، بیشتر میشود.
جمشیدی در پایان تصریح کرد: سعی کردهام مطالب این کتاب برای مخاطبان کاربردی باشد تا خودم نیز در جایگاه یک والد بتوانم از محتویات آن استفاده کنم. کتاب «از هفتسنگ تا کالآف» حاصل تجربه و پژوهشهای من در حوزه مطالعات بازی، تدریس برای نوجوانان، برگزاری کارگاههای گوناگون در سراسر کشور برای والدین و مربیان و همچنین تجربه زیستهام در جایگاه یک گیمر است. همراهی مجموعه زیستپلاس سازمان فضای مجازی سراج، راهنمایی دکتر صالح اصغری و انتشارات مهرستان نیز در تألیف این کتاب نقش بسزایی داشت.
یادآور میشود، کتاب «از هفتسنگ تا کالآف» چاپ انتشارات مهرستان در اختتامیه بیستوهفتمین دوسالانه جایزه کتاب اصفهان، در بخش علوم انسانی و هنر، شایسته تقدیر شناخته شد.
منبع: خبرگزاری ایکنا
خبرگزاری مهر : در دنیای امروز که نوجوانان با حجم گستردهای از اطلاعات و سرگرمیهای مدرن روبهرو هستند، آشنایی عمیق و مؤثر با الگوهای دینی و تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار است. زندگی ائمه اطهار (ع) و بهویژه حضرت زهرا (س)، بهعنوان نمادی از پاکی، شجاعت، و دفاع از حق، میتواند مسیری روشن برای تربیت نسل آینده باشد.
کتاب «آتش بر دامن ماه» تلاشی است در این راستا که با بیانی روان و جذاب، داستانی از زندگی حضرت زهرا (س) را به نوجوانان ارائه میدهد. در این مصاحبه، با نویسنده این اثر ارزشمند همراه میشویم تا از دغدغهها، انگیزهها و تجربههای او در روایت زندگی بانوی دو عالم بیشتر بدانیم و نگاه او را به ضرورت آشنایی نسل جوان با ارزشهای دینی بررسی کنیم.
سید سعید هاشمی در سال ۱۳۵۳ در قم متولد شده است. او تا به حال حدود ۷۰ کتاب برای کودکان و نوجوانان تألیف کرده است. بسیاری از کتابهای او در جشنوارههای مختلف ادبی حائز رتبه شده است. کتابهای طنز او به تیراژهای متعدد رسیدهاند.
کتابهای شعر او سالهاست که در میان کودکان و نوجوانان دست به دست میشود. او اخیراً به بازنویسی جریانهای تاریخی صدر اسلام روی آورده و رمانهای مختلفی در این زمینه تألیف کرده که چاپ شدهاند و یا زیر چاپ هستند. یکی از رمانهای تاریخی او که اخیراً از سوی انتشارات مهرستان به چاپ رسیده، آتش بر دامن ماه نام دارد. این رمان به موضوع شهادت حضرت فاطمهی زهرا (س) میپردازد و برای نوجوانان تألیف شده است. این رمان در کمتر از دو هفته به چاپ دوم رسیده است.
لطفاً درباره نگارش کتاب «آتش بر دامن ماه» توضیح دهید. چه ضرورتی احساس کردید که به این موضوع برای نوشتن کتاب پرداختید؟
متأسفانه در زمینه داستان کار خاصی برای حضرت زهرا (س) انجام نشده است. کارهایی که شده کمتر از انگشتان یک دست هستند. نیاز بود تا کاری در مورد زندگی و شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) انجام شود تا کودکان و نوجوانان با فضای دوره صدر اسلام بیشتر آشنا شوند.
تفاوت این کتاب نسبت به سایر کتابهای تاریخی که در مورد زندگی ائمه نگارش شده چیست؟
در عرصه ادبیات کودک و نوجوان کار خاصی برای حضرت زهرا انجام نشده که من بخواهم مقایسه کنم. شاید این اولین رمان در مورد زندگی این بانو برای نوجوانان باشد. اما ویژگی کار این است که برای نوشتن آن از منابع اهل تسنن بهره بردهام. سعی کردهام در نوشتن این رمان، نظرات اهل تسنن را هم در نظر بگیرم. دوست نداشتم این رمان باعث کدورت شود. ویژگی دیگر این رمان این است که به صورت گزارشی نوشته شده و شخصیتهای مهم صدر اسلام چه شخصیتهای متمایل به اهل بیت (ع) و چه شخصیتهایی که با اهل بیت دارای زاویه بودند، در این کتاب ظاهر میشوند و گزارشی ارائه میدهند که این گزارشها پرونده شهادت حضرت زهرا (س) با تشکیل میدهد.
به نظر شما چگونه میتوان قشر کودک و نوجوان امروزی را با زندگانی ائمه اطهار آشنا کرد؟
راههای زیادی برای آشنا کردن بچههای امروز با زندگی اهل بیت (ع) وجود دارد. اما چیزی را که باید در نظر بگیریم این است که بچههای امروز، با بچههای دوره کودکی و نوجوانی ما زمین تا آسمان فرق دارند. باید راههای مدرن و شیوههای امروزی را برای معرفی اهل بیت (ع) در نظر بگیریم. نکات ابتدایی را بچهها در مدرسه و یا از طریق رسانهها میآموزند، باید نکات ریزتر و ماندگارتری را برای بچهها در نظر بگیریم.
چگونه مخاطبان را به خواندن این کتاب ترغیب میکنید؟
کسانی که اهل کتاب خواندن باشند، مطمئناً خودشان کتاب را پیدا میکنند و میخوانند، کسانی هم که خیلی با کتاب ارتباط ندارند اما دوست دارند با زندگی اهل بیت (ع) آشنا شوند، میتوانند از طریق تبلیغات رسانهها و فضای مجازی با کتاب آشنا شوند.
منبع: خبرگزاری مهر
یکی از برنامههای خلاقانهای که در راستای ترویج فرهنگ کتابخوانی در دفتر یک انتشارات شکل گرفت، اردوی کتابی نشر مهرستان است. به این شکل که دانشآموزان مقاطع مختلف شهر اصفهان نیمی از یک روز تحصیلیشان را در دفتر یک نشر گذراندند و در هوای کتاب نفس کشیدند.
در این اردوها که در قالب یک طرح اجرا شد، نزدیک به ۲۰۰۰ دانشآموز اصفهانی از مقطع سوم دبستان تا مقطع دوازدهم و نیز دانشآموزان هنرستانی روزانه از این نشر بازدید کردند. بیش از ۸۰ عنوان کتاب کودک و نوجوان در نمایشگاه کتابی در فضای این نشر برای دانشآموزان و همچنین مربیان و معلمان عرضه شد و بیش از ۳۰۰۰ عنوان نیز با تخفیف ۱۰ درصد به فروش رسید.
به همین مناسبت با سید احمد حسینی، مدیر نشر مهرستان، در این خصوص گفتوگویی انجام شده که در ادامه میخوانید.
– از چگونگی شکلگیری این اردوها بگویید. از کجا شروع شد و این ایده چطور به ذهنتان رسید؟
سال گذشته و مدتی قبل از هفته کتاب، مدرسهای غیرانتفاعی با ما تماس گرفت و از ما خواست تا دانشآموزانش برای بازدید به دفتر نشر بیایند. با آنها موافقت کردیم؛ اما ابتدا طرحی برای ارائه به دانشآموزان نداشتیم. پس از کمی فکر و مشورت، تصمیم گرفتیم دانشآموزان را به سه گروه تقسیم کنیم. به این صورت که یک گروه با مدیر تولید صحبت کنند، یک گروه با مدیر هنری و گروه دیگر را به فضای انبار ببریم و با مراحل نشر آشنایشان کرده و یک نمایشگاه کتاب هم در همین فضا برایشان برگزار کنیم. این بازدید برای دانشآموزان بسیار جذاب بود. به همین دلیل تصمیم گرفتیم این طرح را ادامه دهیم و از دیگر مدارس نیز دعوت کنیم. پس از آن، دعوتنامهای آماده کردیم و برای حدود ۳۰ مدرسه غیرانتفاعی شهر فرستادیم و همه مدارس برای آمدن به نشر ما اعلام آمادگی کردند. سال گذشته بیش از ۱۰ مدرسه و حدود ۸۰۰ دانشآموز از نشر مهرستان بازدید کردند و این بازدید برایشان بسیار جذاب بود.
– امسال نیز همان برنامه سال گذشته را اجرا کردید؟
امسال تصمیم گرفتیم فضا را متفاوت کنیم تا حتی مدارسی که سال گذشته از نشر بازدید کرده بودند، برای بازدید مجدد انگیزهای داشته باشند. به همین دلیل، یک آیتم نمایشی به بازدید اضافه کردیم و از مجتبی طالبی که هنرمند خیمهشببازی و نمایش عروسکی است، دعوت کردیم تا در قالب یک نمایش عروسکی، دانشآموزان را با اهمیت کتابخوانی و نیز مراحل چاپ و نشر آشنا کند و برای این اجرا، پردهای از روند تولید کتاب آماده کردیم. این نمایش فضایی طنز داشت و نظر مثبت دانشآموزان را جلب کرد. بعد از نمایش هم فرایند انبارداری و چاپ و گرافیک و… برایشان توضیح داده میشد و در آخر بازدید از نمایشگاه کتاب و خرید را انجام میدادند.
دانشآموزان رشته گرافیک دو هنرستان نیز بازدید کردند. این گروه فقط با مسعود زمانیان، مدیر هنری گفتوگو کردند تا بهطور تخصصی با مباحث مربوط به گرافیک کتاب آشنا شوند. از مدارس برای این اردو ورودی دریافت نکردیم و به جز بخش نمایشگاهی، بازدید کاملاً رایگان انجام شد.
– بازخوردها چگونه بوده؟
حضور در محیط کاری یک انتشارات و آشنایی با مسیر تولید کتاب و نمایش عروسکی برای دانشآموزان بسیار جذاب بود و باعث اضافه شدن کتاب به سبد خریدشان شد. از دانشآموزان و مربیهایشان بازخوردهای بسیار مثبتی گرفتهایم و در کنارش ضعفهای اجرای ما را نیز تذکر دادند.
ما در حالت عادی با مخاطبمان با دو واسطه توزیعکننده و کتابفروش روبهرو میشویم و مواجهه مستقیم با مخاطب نداریم؛ اما طی این مدت با نزدیک به ۲۰۰۰ نفر مخاطب اصلیمان مواجهه مستقیم داشتهایم و بازخوردهایش را گرفتهایم. برخی بچهها در این اردو کتابی میخرند و روزهای بعد با پدر و مادرشان میآیند و باز هم خرید میکنند.
– در این بازدیدها متوجه ذائقه دانشآموزان شدهاید؟ بیشتر از چه آثاری استقبال کردهاند؟
بله. بچهها مجموعه «ماجرای من و بقیه» را بسیار دوست داشتهاند. ما از نشرهای دیگر هم کتاب آوردهایم، همچون مجموعه «ایلیا» از نشر کمیکا که طرفداران بسیاری دارد؛ زیرا مجموعهای کمیک استریپ بوده و برای بچهها بسیار جذاب است. مجموعه رمان اهلبیت نشر خودمان نیز بسیار پرفروش بوده. دانشآموزان ژانرهای طنز و ماجراجویی را نیز دوست دارند و سراغ ژانر وحشت را از ما میگیرند؛ ولی ما هنوز وارد این عرصه نشدهایم.
– تشنگی زیادی در نوجوان ایرانی در این خصوص وجود دارد. این تشنگی شما را قلقلک نکرده که به سراغ تولید این ژانر بروید؟
بعید نیست سراغ این ژانر برویم؛ اما با استانداردهای خودمان. به این تشنگی باید پاسخ داده شود؛ زیرا ذائقه بچهها دارد به سمت آثار خارجی میرود که این آثار محتوای مناسبی ندارند. تولید ژانر وحشت با حفظ اصول بسیار مشکل است. کتب ترجمهشده بیشتر بر فرم متمرکزند و محتوای اخلاقی و فکری برایشان اهمیتی ندارد.
– در نشستهایی که ناشران با مسئولان ارشاد یا شهرداری برگزار میکنند، اهالی نشر معمولاً از روند آموزش و پرورش ناراضیاند. آیا این اردوها را میشود راهی برای پیوند میان ناشر و آموزش و پرورش دانست و دیگر ناشران نیز از این روش استفاده کنند؟
ابتدا باید افزایش سرانه مطالعه غیردرسی دانشآموزان برای وزارت آموزش و پرورش نهادینه شود و این موضوع برای هر دولت و وزیری تبدیل به یک اصل شود؛ درحالیکه بسیاری از معلمان وقتی کتاب غیردرسی دست دانشآموز میبینند، به او تذکر میدهند. بچهها در دبستان اهل مطالعه کتب غیردرسی هستند؛ اما هرچه جلوتر میروند، این مطالعه در آنها ضعیفتر میشود که دو عامل دارد: آشنایی با رسانه و جذابیتش برای بچهها، سنگین شدن دروس و آمادگی برای کنکور. مسئله اول برای آموزش و پرورش باید این باشد که سرانه مطالعه غیردرسی بهبود یابد؛ اما چنین دغدغهای را در این نهاد نمیبینیم. برخی مدارس در این خصوص فعالاند؛ اما یا دغدغه و سیاست مدیر مدرسه است، یا دغدغه مربی پرورشی و دیگر معلمان. وقتی مطالعه غیردرسی جزو اصول آموزش و پرورش قرار بگیرد، در این راستا اقدامات لازم را انجام میدهد و همه تلاشش را برای افزایش سرانه مطالعه میکند. از جمله این تلاشها ارتباط با ناشران و فعالان کتاب و کتابفروشان است.
– در این خصوص چه پیشنهادهایی دارید؟
کتابخوانی و معرفی کتاب سر صف، تشکیل جمعهای کتابخوانی در مدارس، برپایی نمایشگاه کتاب، دعوت از ناشران برای برگزاری مراسم رونمایی یا جشن امضا در مدارس، ایجاد بوفه کتاب در کنار بوفه خوراکیها، بازدید از کتابفروشیها و کتابخانهها، ایجاد طرحهای تشویقی به شرط عضویت در کتابخانههای عمومی. این پیشنهادها به شرطی اجرایی خواهد شد که افزایش سرانه مطالعه برای مدارس و آموزش و پرورش دغدغه شود.
– میزان نیاز و ظرفیت مدارس را برای تعامل با کتاب و صنعت نشر چطور میبینید؟ آیا نشر کشور توان پاسخگویی به این نیاز را دارد؟
در کشور حدود ۱۴ میلیون دانشآموز داریم. اگر هر دانشآموز در طول سال ۵۰۰ هزار تومان کتاب غیردرسی بخرد، میشود ۷۰۰۰ میلیارد تومان. ۵۰۰ هزار تومان در طول سال برای خانوادههای متوسط در کنار دیگر هزینهها بسیار ناچیز است. فرض کنیم متوسط قیمت کتابها ۱۰۰ هزار تومان است. ۷,۰۰۰ میلیارد تومان تقسیم بر این ۱۰۰ هزار تومان قیمت، بهطور متوسط میشود ۷۰ میلیون نسخه کتاب. این یعنی ۷۰ میلیون نسخه کتاب باید تولید شود. فرض کنیم نشر ما که از لحاظ حجم تولیدات نشر کوچکی است، سالانه ۲۰۰ هزار نسخه کتاب تولید میکند که حدود نیمی از این میزان کتب کودک و نوجوان است. نزدیک به ۵۰۰ نشر مثل ما باید کار کنند تا بتوانند کتاب به دست مخاطب برسانند. ۷۰ میلیون نسخه کتاب عدد کمی نیست و باعث ایجاد گردش مالی بزرگی در صنعت نشر میشود. اما اگر آمار میزان کتب فروختهشده در حوزه کودک را طی سال گذشته ببینید، عدد بسیار کوچکی است؛ درحالیکه ظرفیت تولید و خرید ۷۰ میلیون نسخه کتاب را داریم. الان بیش از ۱۵۰۰ دانشآموز از اینجا بازدید کردهاند و طی دو هفته حدود ۲۰۰۰ نسخه کتاب فروختهایم. ۲۰۰۰ نسخه یک درصد از فروش سال ما میشود؛ درحالیکه طی ۱۰ روز حضور در نمایشگاه کتاب تهران با وجود تمام هزینهها و فضا و بازار گستردهاش، ۵ درصد فروش سالیانه داریم و این دو عدد در برابر هم بسیار معنادار هستند. این یعنی ظرفیت بسیاری در مدارس و دانشآموزان وجود دارد و باید از آن استفاده کرد.
– نقش نهادهای دولتی را در این میان چگونه میبینید؟
در هفته کتاب جلسهای با معاونت فرهنگی اداره ارشاد اصفهان داشتیم؛ در صورتیکه این جلسات باید بهطور منظم برگزار شود و وضعیت بازار کتاب و چالشهایش را بهطور مرتب بررسی کرد.
در چند سال گذشته رویدادی با محوریت کتابفروشیها نداشتهایم مگر اینکه خود کتابفروشی کاری انجام داده باشد؛ درحالیکه شهرداری و اداره ارشاد میتوانند در کتابفروشیها رویدادهای بسیاری برگزار و مردم را به سمت این مراکز سرازیر کنند و رویدادی فرهنگی رقم بزنند و این کار کاملاً شدنی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، سید احمد بطحایی شامگاه چهارشنبه در برنامه رونمایی کتاب «وقتی زنها قصه میشوند» در مدرسه اسلامی هنر گفت: مجموعه داستانهای این کتاب را دوست دارم و تکتک آنها را خوب میبینم. نویسندهها در این مجموعه داستانها تلاش کردهاند، تصویر الگوی موفق زن مسلمان ایرانی را ارائه کنند.
دبیر مجموعه داستان «وقتی زنها قصه میشوند» بیان کرد: در ادبیات داستانی معاصر ما، چهره زن ایرانی یا یک زن منفعل است و کسی که در خانه یا آشپزخانه است یا یک زن یاغی که آتش زدن زندگی به دست اوست؛ چیزی که این مجموعه را از دیگر داستانها جدا میکند این است که تیپ زن ایرانی را خلاف جریان معمول ادبیات داستانی جاری نشان میدهند. هیچکدام از زنهای داستان علیه قواعد، بازی نمیکنند، آنها هوشمندانه و فعالانه سعی میکنند، مسائلشان را حل و فصل کنند.
یونس عزیزی داستاننویس در بخشی از این برنامه گفت: با توجه به وضعیت اقتصادی قیمت کاغذ چاپ داستان به ویژه مجموعه داستان برای نشر به صرفه نیست و این روزها نویسنده به سختی میتواند کتاب چاپ کند.
وی ادامه داد: این اتفاق برای نویسندهای که کتاب اولی است بسیار سختتر است اما این اتفاقی که در این مجموعه داستان افتاده است زمینه مناسبی را فراهم کرده تا نویسنده بتواند در کنار دیگر نویسندهها اثرش را چاپ کند.
عزیزی گفت: لازم است از نشر مهرستان با توجه به شرایط اقتصادی نشر برای اعتماد و ایجاد چنین بستری تشکر کرد چرا که میدانم مجموعه داستان و روایتهای دیگری را به این صورت با همکاری جمعی از نویسندگان چاپ کرده است.
مرضیه نفری نویسنده و منتقد ادبی گفت: نگاه میکنم که ببینم مسئله زن امروز چیست و این داستانها چقدر به این مسائل پرداختهاند. از مهمترین مسائل، مسئله جایگاه و هویت زن است که در چند داستان به همین مسئله پرداخته شده است.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین چالشها بحث جایگاه در خانواده و موضوع شغل زنان است. مساله دیگر الگویی است که به عنوان زن موفق معرفی میشود الگویی که ما آن را نمیشناسیم و به زن به عنوان کالای تبلیغاتی نگاه میشود.
نفری بیان کرد: وقتی کتاب را از این منظر نگاه کردم این چند سوال اساسی در داستانها مطرح شده است و نویسنده از دیدگاه خودش نظرش را ارائه کرده بود.
این نویسنده در پایان گفت: خیلی از زنها این سوال را دارند که جایگاه ما کجاست و میخواهند به این رسالت عمل کنند اما بنیان خانواده آسیب نبیند و زیر چرخ دنده صنعت مدرن نشوند.
سمیه عالمی دیگر مهمان این نشست گفت: خدا را شکر که زنان ما به صورت ارگانیک وظایف و نقشها را ایفا میکنند اما اگر برویم سراغ روایت نامرئی از این مسائل و نوشته شدن اینها توسط بانوان ایرانی آنگاه این موضوع اتفاق مبارکی است.
وی اضافه کرد: توجه به نیازها و آرزوها و امیدها و اهداف زن میتواند نقش مهمی در اجتماع داشته باشد. سهلترین راه برای شناخت زن روایتهایی است که از جهان زنان روایت میشود چرا که او زن است و نقشهای مختلف زنانه را تجربه کرده است.
وی افزود: نیمی دیگر از جهان که مردان هستند با خواندن این روایتها میتوانند همراهی بهتری با زنان داشته باشد و در نهایت منجر به مدیریت بهتر یک اجتماع شود.
این نویسنده گفت: برگ برنده کتاب طرح زندگی از سمت نویسنده زن است. زن و زندگی نسبت نزدیک به هم دارند و در این داستانها زن مصلح و میانجی است و این نقطه مثبت داستانهاست که کنشگرانه عمل میکند و منفعل نیست.
منبع: خبرگزاری ایبنا
مدیر انتشارات مهرستان میگوید مهمترین وظیفه اهل فرهنگ، در مواجهه با مسئله فلسطین تبیین حقیقت با ابزارهای مختلف است.
سید احمد حسینی مدیر انتشارات مهرستان گفت: فلسطین، مسئله نوپدیدی نیست. حدود ۷۰ سال است که جامعه جهانی با این موضوع روبهروست و در چهل و چند سال گذشته پس از انقلاب اسلامی، ایران تمرکز ویژهای بر مسئله فلسطین داشته و کم و بیش کتابهای خوبی اعم از جمع نظریات رهبری درباره فلسطین در این زمینه تولید شده است؛ اما باز هم جای کار بسیاری وجود دارد که بتوان با ادبیات و فلسطین، آثار خوبی را تولید و وارد بازار نشر کنیم. بخش زیادی از آثار عمدتاً فضای تحلیلی و تاریخی و سیاسی دارد؛ اما جای آثاری همچون رمان برای طیف کودک و نوجوان بسیار خالی است. حتی تولید آثاری با فضای سرزمین فلسطین و اتفاقاتی که در دوران قبل رخ داده است، جای کار بسیار زیادی دارد. مسئله راهکار افزایش تولید کتاب، حساس کردن نویسندهها و ناشرهاست. آنها باید احساس نیاز کنند که امروزه جامعه ما نیازمند مطالعه در این زمینه است و در خصوص این موضوع مطالبه دارد. بدین صورت کارهای متعددی تولید خواهد شد و نویسندگان و ناشران بهصورت خودجوش و هنرمندانه در این زمینه حرکت خواهند کرد.
وی در پاسخ به سوالی درباره مهمترین رسالت اهالی فرهنگ و نشر در مواجهه با مسئله فلسطین گفت: مهمترین وظیفه اهل فرهنگ، تبیین حقیقت با ابزارهای مختلف است؛ بهخصوص که امروز در جنگ و بمباران رسانهای هستیم و برخی رسانههای معاند که در جهت اهداف نظام سرمایهداری غرب و در راستای صهیونیسم در حال کار کردن هستند، به واسطه فضای رسانه دنبال این هستند که جای ظالم و مظلوم را عوض کنند. وظیفه ناشران این است که با استفاده از متنهای قوی نویسندگان مطرح، آثار هنری تولید کنند و با کتابسازیهای جذاب، از مظلومانی که به واسطه شرارتهای صهیونیسم در منطقه تحت ستماند، دفاع کنند. این مسئله را باید ناشران تبیین کنند.
مدیر نشر مهرستان درباره تولیدات انتشارات مهرستان در زمینه فلسطین بیان کرد: با توجه به اینکه فضای انتشارات مهرستان به حوزه خانواده و کودک و نوجوان برمیگردد، در این چند سال اثری درباره این موضوع تولید نکردهایم؛ از یک ناشر فلسطینی، تعدادی کتاب کودک خریدیم؛ اما تاکنون در کتابهایمان بهصورت مستقیم به مسئله فلسطین نپرداختهایم. البته پیگیر مذاکراتی هستیم تا رایت چند جلد کتاب رمان و ادبیات در فضای فلسطین را نیز بخریم. انشاءالله به نتیجه برسد و برخی از کارهایی که با محوریت فلسطین نگاشته شده است، ترجمه کنیم.
حسینی در پاسخ به سوال دیگری درباره ضرورت یک جایزه ادبی جهانی با موضوع فلسطین خاطرنشان کرد: موضوع جایزه جهانی ادبیات فلسطین از بقیه موضوعات مستثنی نیست. وقتی برای مجموعه کتابهایی با یک موضوع خاص جایزهای قرار داده میشود، طبیعتاً نویسندهها و ناشران برای شرکت در این رویداد علاقهمند خواهند شد تا آثار جدید و باکیفیت تولید کنند و بنویسند تا در جایزه ادبی گذاشته شود. اما باید دقت کنیم اعتبار این جایزه ادبی با ابزارهای درست ایجاد گردد تا کشورها و مناطق دیگر خاورمیانه اعتماد کنند و ارسال آثار برایشان جذاب باشد. محدود شدن جایزه به تعدادی از ناشران داخلی جبهه انقلاب، تأثیر جهانی نمیگذارد. باید فکری اساسی صورت بگیرد و کاری بینالمللی انجام شود که همزمان با ایران، دبیرخانههای این جایزه در کشورهای دیگر نیز تشکیل شود تا یک کار تبلیغاتی و رسانهای منسجم، هماهنگ و پرسروصدا ایجاد گردد. همانطور که جبهه مقابل برخی از موضوعات را با سروصدا جا میاندازند، امروزه باید از این ابزار استفاده کرد تا این جایزه به عموم مخاطبان حرفهای رسانده شود.
وی در پایان بیان کرد: اگر جایزه جهانی ادبیات فلسطین و جایزه مقاومت از ارزش و اعتبار خوبی برخوردار باشد، قطعاً برای نویسندهها و ناشران بسیار جذاب خواهد بود تا پیگیر این مسئله باشند و در این جشنواره شرکت کنند. بهخصوص اگر داورها از افراد متخصص و توانمند انتخاب شده باشند، بخشی از اعتبار این جایزه به واسطه داورها و تیم علمی ایجاد خواهد شد که موجب حرکت بسیاری از نشرها به سمت این جایزه میشود. طبیعتاً برای نشر ما نیز تولید آثاری که بتواند موردتوجه واقع شود، جذاب است. قطعاً اثر و نتیجه جوایز ادبی دیده شدن آثار و نویسنده و ناشر خواهد بود.
منبع: خبرگزاری مهر