«چند روز بعد که جزوه را تحویل گرفت، درحال خواندن درسهایش بود که یکدفعه چشمش به جملهای افتاد که با مداد، در حاشیۀ جزوه نوشته شده بود: تو را بهجای تمام کسانی که دوست نمیداشتهام، دوست دارم. تو را بهجای تمام روزگارانی که نمیزیستهام، دوست دارم.»
دوران دانشجویی، مثل نفس است و بهقول جناب سعدی: هر نفسی که فرو میرود، ممد حیات است و چون برمیآید، مفرح ذات. دوران دانشجویی ورود به عالمی متفاوت است که بعد از نوجوانی و گیروگرفتهای خاص خودش، دری به نور و جهان خوشبختی برایمان میگشاید. اما اگر ندانیم با این نور چه کنیم، حتماً چشممان را میزند و اوضاع آنطور که باید، رقم نمیخورد. همۀ ما دخترها برای ورود به اجتماع نیازمند دستیابی به مهارتهایی هستیم که ما را به خواستهها و آرزوهایمان نزدیکتر کند.