کتاب به سبد خرید شما اضافه شد مشاهده سبد خرید
فروشگاه
دسته بندی
سبد خرید
دست ناشران به ویترین نمی‌رسد!

طی روزهای اخیر، وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم با تأیید مجلس شورای اسلامی، روانه وزارتخانه‌های مربوطه شدند و میز کار خود را از وزرای پیشین تحویل گرفتند. سید عباس صالحی نیز برای به دست گرفتن سکان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهی این وزارتخانه شد.

او پیش ‌از این در دولت یازدهم به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد و در ۲۸ مهر ۱۳۹۵ بعد از استعفای وزیر وقت فرهنگ به سرپرستی این وزارتخانه تعیین شد و در ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ از سوی حسن روحانی به‌عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و توانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد. او از ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ از سوی مقام معظم رهبری به‌عنوان نماینده ولی‌فقیه در مؤسسه اطلاعات و روزنامه اطلاعات و مدیرمسئول این روزنامه منصوب شد؛ بنابراین او در کارنامه کاری‌اش سوابقی در زمینه فرهنگ و هنر کشور دارد و در این خصوص بی‌تجربه نیست. در هفته گذشته طی گفت‌وگویی با اهالی فرهنگ مکتوب اصفهان، توقعات این افراد از وزیر فرهنگ و ارشاد جدید طی گزارشی ارائه شد. در این شماره نیز سید احمد حسینی، مدیر نشر مهرستان، در همین خصوص نظرات و پیشنهادهایش را مطرح کرده است که در ادامه می‌خوانید.

قرارگیری کتاب در سبد خرید مردم

وزیر فرهنگ و ارشاد دولت چهاردهم در حوزه کتاب باید یک کارویژه برای خود تعریف کند، مبنی بر اینکه میزان خرید و مطالعه مردم را در سال 1403 طبق آمارهایی مشخص کند. سپس این هدف را قرار دهد که طی چهار سال وزارتش، میزان خرید و مطالعه مردم به میزان مدنظر و تعیین‌شده رسیده است. در واقع هدف‌گذاری وزیر ارشاد طی مدت خدمتش باید خرید کتاب باشد و این کالای فرهنگی با وجود مشکلات اقتصادی داخل سبد خرید خانوار قرار گیرد. در واقع وزارت ارشاد باید کاری کند تا کتاب در ویترین‌ها و در معرض دید مردم قرار گیرد.

در بدترین شرایط اقتصادی در بازه انتشار ویروس کرونا، به‌صورت شهودی مشخص بود که کمترین آسیب را کسب‌وکارهای مربوط به خوراک و اغذیه دیدند؛ زیرا در محله‌ها اغذیه‌فروشی‌های فراوان و در معرض دید وجود دارد و به این‌صورت مردم ترغیب به خرید می‌شوند. برای دیگر کالاها نیز انواع و اقسام روش‌ها در حیطه بیزینس و کسب‌وکار شکل می‌گیرد تا مشتری مجاب به خرید کالایی شود؛ فارغ از اینکه به آن نیاز دارد یا ندارد.

اجاره‌بها نوع کسب‌وکار را مشخص می‌کند

کالای فرهنگی در معرض دید افراد نیست. در اصفهان کتاب‌فروشی‌هایی که صرفا محل فروش کتاب بدون نوشت‌افزار و کالاهای جانبی دیگر باشد، بسیار کم است. یکی از دلایلش این است که بخش خصوصی به‌دلیل خواب سرمایه زیاد و مشتری کم، انگیزه‌ای برای راه‌اندازی کتاب‌فروشی ندارد. در حال حاضر، کسب‌وکارها بر مبنای میزان اجاره فضا تعیین می‌شوند و طبق میزان اجاره‌بها تصمیم گرفته می‌شود که چه کسب‌وکاری در فضای مدنظر ایجاد شود. امروزه نیز هیچ فضایی صرفه اقتصادی برای راه‌اندازی کتابفروشی ندارد. اینجا نقش حاکمیت مشخص می‌شود. حاکمیت باید طی فرایندی به سمتی حرکت کند که تا پایان بازه‌ای مشخص، تعداد کتاب‌فروشی‌های بدون نوشت‌افزار اصفهان به‌عنوان یک کلان‌شهر افزایش یابد، با این هدف که این کالای فرهنگی بیشتر در معرض دید افراد قرار گیرد.

ارشاد شهرداری‌ها را مکلف کند

یکی از مشکلات اساسی، جا و فضاست. افراد بسیاری به فعالیت در این حیطه علاقه دارند؛ اما به‌دلیل نبود فضا در این راستا اقدامی نمی‌کنند. اینجا حاکمیت باید وارد شود. در مسئله کتاب به بیزینس فرهنگی نیاز داریم و کسی به این شیوه نمی‌اندیشد. بیزینس یعنی همه ابعاد یک کسب‌وکار با هم جور دربیاید و هم‌خوانی داشته باشد. یکی از کارهایی که حاکمیت می‌تواند انجام دهد، این است که مکان‌هایی در سطح شهر برای راه‌اندازی کتاب‌فروشی تعیین و جانمایی کند و این فضاها را به افرادی که قصد فعالیت در فضای فرهنگی دارند، واگذار کند. یا اینکه می‌تواند شهرداری را مکلف کند تا در پاساژهایی که می‌سازد، فضایی را برای ایجاد فروشگاه کالای فرهنگی از جمله کتاب اختصاص دهد و مسائل قانونی و سندی‌اش را به‌نحوی اعمال کند که شهرداری مکلف شود این فضا مثلا تا صد سال دیگر صرفا فضایی برای فروش کالای فرهنگی و کتاب باشد؛ چیزی شبیه به وقف. در نتیجه، فضاهای فروش کتابی که در معرض دید مردم‌اند، افزایش می‌یابد. اگر تعداد کتاب‌فروشی‌ها بیشتر شود، قطعا در میزان خرید کتاب از سوی مردم تأثیر خواهد گذاشت.

کالای فرهنگی باید در معرض دید باشد

وزیر ارشاد باید برای افزایش ویترین‌های فروش کتاب در فضای حقیقی و مجازی هدف‌گذاری کند و برای این هدف سازوکاری ترتیب دهد. این افزایش ویترین در فروش کتاب مؤثر خواهد بود. در جلسه‌ای در حضور وزیر سابق گفتم فروشگاه‌های مواد غذایی از وزیر مربوطه‌شان تقاضای دریافت یارانه سوسیس و کالباس نمی‌کنند؛ زیرا به آن نیازی ندارند و چرخه فروششان بدون مشکل و فروشگاه‌هایشان مدام در حال افزایش است. در زمینه کتاب حاکمیت باید ورود کند و ویترین‌های فروش را تا اندازه‌ای زیاد کند که این کالای فرهنگی در معرض دید همه باشد.

نیاز به هم‌افزایی میان وزارتخانه‌های ارشاد و آموزش‌وپرورش داریم

وزیر فرهنگ و ارشاد سابق زمانی گفت به شرط موافقت مجلس، هزارمیلیارد تومان برای یارانه کتاب می‌گذاریم. آن زمان تعداد دانش‌آموزان کل کشور چهارده‌میلیون نفر بود. فرض کنیم دانش‌آموزان از اول تا پایان سال پانصدهزار تومان کتاب غیردرسی بخرند که این میزان در برابر دیگر خرج‌های غیرضروری بچه‌ها ناچیز است؛ در نتیجه این خرید، هفت‌هزار میلیارد تومان کتاب خریده می‌شود؛ هفت برابر عددی که ایشان برای یارانه کتاب در نظر گرفته بود. باز فرض می‌کنیم هر جلد از کتاب‌هایی که بچه‌ها می‌خرند، صدهزار تومان است. هفت‌هزار میلیارد تومان تقسیم بر صدهزار تومان می‌شود هفتادمیلیون نسخه کتاب که این میزان باید فقط برای مصرف دانش‌آموزان تولید شود.

نشری مثل ما به‌طور متوسط در سال دویست نسخه کتاب تولید می‌کند و می‌فروشد و 350 نشر باید مشابه ما کار کنند تا این میزان را تولید کنند. این‌ها نیاز به هماهنگی میان وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارت آموزش‌وپرورش دارد. برای مثال، مدارس باید ملزم شوند در طول هفته یکی از برنامه‌های صبحگاهی‌شان معرفی کتاب باشد. همچنین مدرسه ملزم باشد در طول سال نمایشگاه کتاب برپا کند؛ کنار بوفه غذا، بوفه دائمی کتاب برپا کند و ملزم باشد در طول سال دانش‌آموزان را به اردوهای کتابی ببرد؛ مثلا اردوی کتاب‌فروشی، اردوی نشر یا اردوی کتابخانه تا دانش‌آموزان با فرایندهای تولید و فروش کتاب و… آشنا شوند. این مدل را می‌شود تکثیر کرد و مدارس غیرانتفاعی طبق تجربه ما از این شیوه راضی بودند. ولی گویا مدارس دولتی در این خصوص با محدودیت‌های قانونی مواجهند. در این خصوص نیاز به هماهنگی و هم‌افزایی میان وزارتخانه‌های ارشاد و آموزش‌وپرورش است.

ارشاد و صمت با یکدیگر همکاری کنند

همچنین نیاز به هماهنگی میان وزارت ارشاد و وزارت صمت است. این دو وزارتخانه باید با یکدیگر هماهنگ شوند تا سرانه کتابخوانی جمعیت کارگر افزایش یابد. کارخانه‌ها باید ملزم شوند هر سال نمایشگاه کتاب برگزار کنند یا به نیروهایشان بن کتاب هدیه دهند یا برنامه‌های متنوع در راستای کتابخوانی ارائه کنند. بعضی از کارخانه‌ها این اقدامات را انجام می‌دهند.

افتخار یک وزیر باید افزایش تعداد کتاب‌فروشی‌ها باشد

افراد تصمیم‌گیر در حوزه کتاب اهل مطالعه نیستند؛ وگرنه راه‌هایی برای ایجاد زمینه‌های خرید کتاب و کتابخوانی ترتیب می‌دادند. توقعی که از وزیر ارشاد داریم، این است که راه‌هایی برای افزایش خرید کتاب در نظر بگیرد و به این صورت آمار خرید افزایش یابد. اگر ارشاد بتواند میزان خرید را افزایش دهد، ناشر راه‌های تولید کتاب خوب و خرید کاغذ و راه‌اندازی کسب‌وکار و… را می‌داند. اما همه این‌ها بستگی به میزان درخواست مشتری دارد. وقتی خرید افزایش یابد، ناشران به فکر تولید کتاب‌های خوب می‌افتند و تولید و عرضه کتاب‌های ضعیف کاهش می‌یابد؛ درصورتی‌که دغدغه فعلی ناشران این است که تولیداتشان را چطور بفروشند تا کار به تعطیلی نشر نرسد. افتخار یک وزیر باید این باشد که در دوره وزارتش تعداد کتاب‌فروشی‌ها افزایش یافته است.

به نهاد کتابخانه‌ها این پیشنهاد را دادیم که در فصل تابستان طرحی مشترک با وزارت ارشاد تعریف کنند و در پارک‌های سطح شهر برنامه‌های ترویج کتاب همچون تئاتر‌های محیطی و میدانی با محوریت معرفی کتاب یا عضویت در کتابخانه‌ها اجرا کنند. گویا نهاد کتابخانه‌ها چنین طرحی را اجرا کرده اما رنگ‌وبویی از آن در شهر ندیده‌ایم. این‌ها تدابیر حمایتی است که وزارت ارشاد باید بیندیشد تا مردم را ترغیب به خرید کتاب کند.

برپایی نمایشگاه‌های کتاب استانی

وزارت ارشاد باید نمایشگاه‌های کتاب کودک و نوجوان را به‌طور دوره‌ای در استان‌ها برگزار کند و ضمن آن تمام ناشران خود را ملزم بداند در این نمایشگاه‌ها شرکت کنند که بدون شک سی‌درصد افزایش فروش را برای آن نشر به دنبال خواهد داشت. بااین‌حال یک نمایشگاه استانی داشته‌ایم که قبل از کرونا تعطیل شد و بعد از آن نیز حتی به‌صورت مجازی احیا نشد.

اثری از کتاب‌هایمان در کتاب‌فروشی‌ها نیست

کتاب‌هایمان را برای توزیع در اختیار پخش‌کننده می‌گذاریم؛ اما اثری از آن‌ها در کتاب‌فروشی‌ها نمی‌بینیم؛ زیرا چند نشر مشهور توانسته‌اند جای خود را در کتاب‌فروشی‌ها باز کنند و فضایی برای دیگر ناشران باقی نمی‌ماند و یکی از دلایلش کمبود ویترین عرضه و فروش است.

سازوکار ما برعکس دنیاست. در کشورهای دیگر تعداد کتاب‌فروشی‌ها از نشرها بسیار بیشتر است و ناشران در واقع برای کتاب‌فروشی‌ها کتاب تولید می‌کنند؛ درصورتی‌که این آمار در ایران برعکس است و کتاب‌های تولیدشده ناشران جایی برای فروش ندارد. مشکل اساسی ما بیزینس کتاب و محل عرضه کتاب و ویترین است. در فضای مجازی و حقیقی کمبود ویترین داریم.وزارت ارشاد باید تمام تلاشش را برای افزایش ویترین بگذارد و از طرف دیگر از فضای بیزینس‌های اقتصادی کمک گیرد و فضایی ایجاد کند که مردم برای خرید و خواندن کتاب مجاب شوند. ارشاد می‌تواند این اقدامات را به فضای خصوصی بسپارد.

در مجموع، وزارت ارشاد باید ویترین و متعلقاتش را ایجاد کند؛ همچون طرح‌های فصلی، برنامه‌های معرفی کتاب، ایجاد جذابیت‌ها برای جلب مشتری، تهیه و ارائه بن، برگزاری نمایشگاه‌های متعدد و… و این تنها توقعی است که از این وزارتخانه داریم.

منبع: روزنامه اصفهان زیبا