رونمایی از کتاب «مرگ نمادین والدین»، اثر عبدالعظیم کریمی و انتشاریافته در نشر مهرستان، جمعه ۲۸ اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی واقع در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، برگزار شد.
نویسنده این اثر در ابتدا با اشاره به اینکه عنوان کتاب بار هراسناکی دارد، در خصوص انگیزهاش از تالیف کتاب اظهار کرد: این کتاب نوعی ادامه نگاه سلبی به تربیت است؛ اما این نگاه سلبی به معنای انفعال و گوشهنشینی و واگذاری نیست؛ بلکه نوعی مداخله فعال و غیرمستقیم و نامرئی والد است.
عبدالعظیم کریمی گفت: مقصود از مرگ نمادین والدین این است که چگونه در عین والدگری و مراقبت و مسئولیت، به تدریج کتری نقش خود را با مهارت کم کنیم تا کودکمان از ابتدا خودگردانی و خودرهبری و خوداتکاییاش احیا شود. چون وقتی بیش از احد از کودک محافظت شود، به والد وابسته میشود؛ اما والد باید در صحنه تربیت غیاباً حاضر باشد. مثلاً اگر دست بچهای را که تازه راه افتاده، مدام بگیریم، هرگز راه نمیافتد. باید کمکم دخالت را در راه رفتنش کاهش داد. اینجا مرگ نمادین والد آغاز شده و حیات واقعی فرزند آغاز میشود.
وی افزود: بچه وقتی ببیند کسی حواسش به او نیست، خودش از خودش مراقبت میکند و خوداتکاییاش بیشتر میشود؛ با اینکه والد غیاباً او را نگاه میکند و سر بزنگاه میرسد. این به معنای انفعال والد نیست.
کریمی با اشاره به اینکه این کتاب به مسائل اخلاقی نیز اندیشیده است، ادامه داد: پیش از دوران ظهور فضای مجازی، زمان و مکان به مفهوم کلاسیکش کاربرد داشت. مثلاً خانوادهای برای سلامت اخلاقی بچهاش در محلات مناسب و ایدهآلش ساکن میشد. اکنون با حضور اینترنت آن مراقبتهای کلاسیک از بین رفته است. در چنین فضایی که زمان و مکان در آن مرده و با حضور نسل زد و گاما که با اینترنت زاده میشوند، نمیشود با روشهای دیروز بچههای امروز را برای فردا تربیت کرد.
وی افزود: در چنین فضایی، راهبرد واگذارنده مراقبتگونه به جای راهبرد کنترلکننده محافظتگونه نیاز است. از همان آغاز، فرزندمان را باید در خصوص استفاده از اینترنت و بازی مدیریت و کنترل کنیم. این برنامه باید بر اساس مراحل رشد و واقعیات و نیازهای روانی و رشدیاش تنظیم شود و بچهها از همان آغاز با یک انضباط مدیریتی گرم رشد یابند. همطرازی با کودک و با درک نیازهایش و قرار گرفتن در افق او، به معنای مدیریت گرم است.
نویسنده کتاب «مرگ نمادین والدین» با تاکید بر اینکه بنمایه این کتاب بر اساس این حدیث است که «هرکس در نزد او کودکی باشد، باید وارد دنیای کودک شود» اظهار کرد: والد باید نقش عمودی و تحکمیاش را از میان ببرد تا همطراز با جهان و همافق با نیاز کودک شود تا کودک احساس کند که والد او را درک کرده و مبادله عاطفی شکل گیرد.