شرحی نوین بر خطبه ی بدیع و اخلاقی غراء
خطبهٔ غَرّاء خطبهای است که امام علی (ع) در آن از دنیا و آخرت سخن گفته و مردم را به تقوا سفارش کرده است. اهمیت و جایگاه این خطبه به قدری است که اکنون و پس از حدود ۱۴۰۰ سال که از بیان آن میگذرد، بارها به زبانهای مختلف مورد تحقیق، تفسیر و بررسی قرار گرفته و بهعنوان موضوع چندین گزارش، مقاله و پایاننامه نیز انتخاب شده است. امام علی (ع) این خطبه را با ستایش پروردگار و شهادت به نبوت حضرت محمد (ص) آغاز میکند و کلام خود را با سفارش به تقوا، یادآوری نعمتهایی که خدا به بندگان اعطا کرده، محل آزمایش بودن دنیا، یادآوری مرگ و عالم قبر و قیامت و نابودشدن جسم انسان و خوراک خزندگان شدن آن ادامه میدهد. امام علی (ع) به همین مناسبت از آفرینش انسان از زمانی که نطفهای بیش نبود تا زمان مرگ با تعابیری در اوج بلاغت سخن میگوید و انسان را از ایستادن در مقابل پروردگار بر حذر میدارد. او در ادامهٔ خطبه با ذکر مشقتهای جاندادن و جدایی از نزدیکان و سختیهای دوزخ و جهان پس از مرگ، انسان را به پناهبردن به خدا دعوت کرده است. کتاب اینجا آخر دنیاست خطبهٔ بدیع و اخلاقی «غراء» را بهشکلی تازه تشریح و بازگویی کرده است.
نهج البلاغه اقیانوسی است که بشر فقط بخشی از کناره و ساحل آن را شناخته و به اعماق آن ره نیافته و قله ای است که از دور آن را به نظاره نشسته است، همانگونه که قرآن چنین است. نهج البلاغه تجسم علی علیه السلام و همان قرآن ناطق است. کسی که نهج البلاغه را نخوانده و نفهمیده است، در ظاهر قرآن می ماند.
در لابلای تمامی اوراق و سطور این کتاب، ابعاد وجودی انسان کامل و نمونه کامل مسلمانی معرفی شده است که اسلام می خواهد همه انسان ها مانند او تربیت شوند. هیچ کتابی مانند نهج البلاغه ما را همراه با علی علیه السلام به دنیای اسرار آمیز و شگفت آور خلقت و وادی های گوناگون معرفتی که او ناظر و شاهد آن بوده است، نمی برد. انسان معاصر با هر فکر و رنگ و نژاد و جنسیت و اعتقادی و در هر نقطه از عالم که زیست می کند، اگر بخواهد غیر از اینکه زنده است، زندگی زیبایی نیز داشته باشد، بیش از هر زمان دیگری به فهم نهج البلاغه نیازمند است. سلسله کتابهای «گنج پدری» گام کوچکی است در این راستا. در این کتابها نگارنده در حد توان ناچیز خود، تلاش کرده است متناسب با نیازهای جامعه امروز با استفاده از قالب و زبانی که جوانان و فرهیختگان میپسندند، معارف عمیق نهج البلاغه را به صورت کاربردی بیان کند. کتاب "اینجا آخر دنیاست" اولین کتاب از این مجموعه است که تقدیم تان می شود.
سیدنعمتالله جزائری در انوار نعمانیه، دربارۀ احوال بعد از مرگ مینویسد:
در اخبار است مرد مستمندی از دنیا رفت و از صبح که جنازۀ او را بلند کردند تا شام از دفنش فارغ نشدند، بهواسطۀ کثرت ازدحام و انبوه جمعیت. بعدها او را در خواب دیدند. از او پرسیدند: «خداوند با تو چه کرد؟» گفت: «خداوند مرا آمرزید و نیکی و لطف زیادی به من فرمود؛ ولی حساب دقیقی کرد. روزی بر در دکان رفیقم که گندمفروشی داشت، نشسته بودم؛ در حالی که روزه بودم. هنگام اذان که شد، یک دانه از گندمهای او را برداشته و با دندان خود دو نیم کردم. در این موقع، به خاطرم آمد که گندم از من نیست و لذا آن دانۀ شکسته را روی گندمهای دیگر انداختم. خداوند چنان حسابی کرد که از حسنات من بهاندازۀ نقص قیمتی که گندم شکسته پیدا کرده بود، گرفت.
اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر