هر چیزی اگر قراره خوب و کامل و عالی باشه حتماً باید براش فکر کنیم، برنامهریزی کنیم و زحمت بکشیم. قلانجک یک کلاغ کوچولوئه که فکر میکنه مامانش برای پیدا کردن یه لونهی خوب، زیادی سخت میگیره.
برای همین هم تصمیم میگیره از راه سادهتری لونهشونو بسازه.
به نظر شما موفق میشه؟
این اثر با تمرکز بر حکمت 363 نهجالبلاغه و در قالب داستانی کودکانه در تلاش است تا کودکان را با مفهوم اندیشیدن قبل از انجام کارها آشنا کند.
قَلانجک تندتند بال زد. خودش را به مامانقَلاق رساند و گفت: «خسته شدم! چقدر بگردیم؟»
مامانقَلاق گفت: «آنقدر که یک جای خوب پیدا کنیم.»
قَلانجک گفت: «کاش همان لانه قبلی میماندیم.»
مامانقَلاق قاری کرد: «ای وای! مگر ندیدی داشتند درختها را قطع میکردند. آنجا دیگر امن نبود.»
بعد نشست روی یک درخت و گفت: «لانه باید امن باشد. راحت باشد. محکم باشد. تازه بعدش باید نقشه بکشیم که چطوری آن را بسازیم.»
اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر