مهارتهای ایجاد نگرش توحیدی به پیوند همسری
از دیرباز، نهاد خانواده در فرهنگ پیشرفتۀ ایرانیاسلامی جایگاه ویژهای داشته و توجه بسیاری از جوامع را به خود جلب کرده است، تا جایی که درصدد فروپاشی نهاد خانواده برآمدند و تمام توشوتوانشان را برای این کار خرج کردند. با توجه به این مسئله و آسیبهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و تمدنی که بر جا خواهد گذاشت، لزوم بازنگری اصل تشکیل خانواده و زوجیت و پیوند همسری ضروری است.
ازاینرو، کتاب میثاق مهر و ماه مخاطب را با این موضوعات آشنا میکند: نگرش توحیدی به پیوند همسری در اسلام و پیامد تفسیر توحیدی زوجیت در نظام همسرداری که شریعت زنانه و مردانه، اخلاق همسرداری مردان، اخلاق شوهرداری زنان و نیز آداب متقابل و متکامل همسری را در بر میگیرد.
شواهد تجربی و آماری روانشناسان نیز این واقعیت هستیشناختی قرآن کریم را کاملاً تأیید میکند. این گزاره میان روانشناسان عرصۀ خانواده مشهور است که شخصیت مردان پایۀ «عقلیتحلیلی» دارد و شخصیت زنان پایۀ «احساسیعاطفی». آنها بر این اساس، به زنان توصیه میکنند که برای مجذوبساختن همسرشان، «اقتدارگراییِ» مردانۀ او را حفظ کنند. متأسفانه برخی زنانِ تحتتأثیر افکار فمینیستی، با ذهنیتی تقابلگرایانه در مواجهه با مردان، به قاعدۀ مترقی قوامیت اعتراض میکنند و میگویند: «مگر زنان به حراست و حفاظت از خود قادر نیستند؟! چرا زنان، خود مسئول تأمین معیشت و حراست از خود نباشند تا به تمکین از مردان مجبور نشوند؟!» در پاسخ این توهّم فمینیستی نیز باید پرسید: مگر این تکلیف الهی به مردان، نافی توانمندیها و قابلیتهای زنان است؟
نکتۀ اساسی این است که در ساختار تکوینی و طبیعی آفرینش، هر قابلیت و استعدادی برای هدف و کارویژهای آفریده شده است. بهعنوان مثال، اگر در ساختار جسمانی انسان، «پا» برای حرکت روی زمین ساخته شده است، آیا عقلانی است که کسی روی دستهای خود راه برود؟! دستها قدرت دارند؛ اما باید از قدرت آنها برای راهرفتن استفاده کنیم؟! چرا برخی اصرار میکنند خلاف نظام آفرینش و غیرطبیعی زندگی کنند؟! اگر زنان در زمینههای مشخصی که در فقه اسلامی تبیین شده است،از مردان تمکین نکنند و وظایف و شئون مردانه را که با ساختار وجودی آنها سازگار نیست، برعهده گیرند، آیا در بیشینۀ سلامت مادی و معنوی و لذتبخشترین سبک زندگی قرار خواهند گرفت؟!
علامهطباطبایی بهمنظور دفع توهّم مردان در برتری خود بر زنان، بهدلیل تکلیف و وظیفۀ الهی پاسبانی از حریم الهیِ وجود زنانه که موجب خودکامگی و ظلم مردان به زنان در همۀ جوامع شده، نگاشته است:
همچنین، قیمومت مرد بر زنش به این نیست که سلب آزادى از ارادۀ زن و تصرفاتش در آنچه مالک آن است بکند و معناى قیمومت مرد این نیست که استقلال زن را در حفظ حقوق فردى و اجتماعى او و دفاع از منافعش را سلب کند. پس زن همچنان استقلال و آزادى خود را دارد، هم مىتواند حقوق فردى و اجتماعى خود را حفظ کند و هم مىتواند از آن دفاع نماید و هم مىتواند براى رسیدن به این هدفهایش به مقدماتى که او را به هدفهایش مىرساند، متوسل شود...
اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر