افروز مهدیان؛ نویسنده حوزه ادبیات پایداری اظهار کرد: من با موازیکاری مخالف هستم. موازیکاری به این معنا که هر گروهی کار خود را پیش ببرد. خلاقیت نویسنده در این مسیر از بین میرود.
افروز مهدیان در گفتوگو گفت: در نمایشگاه کتاب امسال ۶ کتاب در غرفه روایت فتح داشتم. از این ۶ عنوان سه کتاب تجدید جاپ نشدند. سه کتابی که تجدید چاپ شدند و به نمایشگاه رسیدند عبارتند از: «بادیگارد؛ زندگینامه شهید عبدالله باقری»، «پلهها تمام نمیشدند؛ همسرانه شهید مهدی نعمایی» و «به رنگ خاک» که سال گذشته رونمایی شد و زندگی شهید علمالهدی است.
وی افزود: در کتاب «مرثیهای برای یک رهایی» هم یک روایت نوشتم. این روایت درباره موضوع طلاق است که در نشر مهرستان چاپ شده است. قبل از چاپ این اثر، من ده دوازده روایت درباره طلاق نوشته بودم و تصمیم داشتم آنها را چاپ کنم ولی به سرانجام نرسید و در این کتاب یکی از روایتها چاپ شده است.
مهدیان در ادامه گفت: در روایت طلاق نیز این نگاه وجود دارد، چه چیزهایی خانواده را خراب میکند یا میسازد. روایتی که من نوشتهام، به خود شخص برمیگردد و خانمی که روایت میکند در آخر روایت متوجه میشود که خود او مشکل داشته است.
وی با اشاره در توضیح درباره اینکه کتابهای حوزه دفاع مقدس در ایجاد امید و انگیزه در جامعه اثرگذار هستند، گفت: نگاه من در کتابهای دفاع مقدس، نگاه زندگی و خانواده است، من توجهام به این است که شهید در چه خانوادهای بزرگ شده و در چه بستری رشد کرده تا به چنبن جایگاهی رسیده است،. همه شهدا زندگی عادی داشتند، خانواده و زن و فرزند داشتند. بعضی هم با خانوادههایشان مشکل داشتند. نگاهم در کتابهای حوزه دفاع مقدس اینگونه است که چگونه با وجود کمبودها و مشکلات میتوان ساخت.
او ادامه داد: در دنیا نیز اینگونه است، مشکلات بیرون، مشکلات درون خود ماست. وقتی مشکل درونی حل شود، مشکل بیرونی نیز خودبهخود حل میشود. این خودآگاهی به مخاطب کمک میکند.
مهدیان که از سال ۹۴ در حوزه دفاع مقدس قلم میزند، درباره خلاقیت در زندگینامه شهدا و نیاز به مجمع نویسندگان دفاع مقدس برای ایجاد ترازی مشخص برای نویسندگان گفت: من با موازیکاری مخالف هستم. موازیکاری به این معنا که هر گروهی کار خود را پیش ببرد. همه انتشارات، مشغول چاپ و نشر کتابهای حوزه مقاومت هستند. نشرهای متفاوتی چون سوره مهر، روایت فتح، شهید کاظمی و… اما گویی همه با هم رقیب هستند.
وی در ادامه گفت: باید منیتها را کنار بگذاریم، چه اشکالی دارد انتشاراتی که در یک راستا کار میکنند با یکدیگر جلسات ماهانه یا فصلی داشته باشند. گویا نیت را گم کردهایم. بودجه که دولتی است، هدف همه نیز ترویج و شناخت شهدا و افراد اثرگذار و قهرمانها در جامعه است.
نویسنده در پایان درباره کتاب بعدی خود گفت: کتابی که در حال نگارش ان هستم، درباره تشرفات به حضرت صاحبالزمان (عج) است که قرار است نشر ستاک ان را در همین امسال منتشر کند. در این کتاب از منابع شیعه چون مکیال المکارم استفاده، همه تشرفات استخراج شده و به زبان فارسی معیار با اندکی توصیف صحنه نوشته شده است.
محمد امیری هنزایی، مدیر ادبی نشر مهرستان در حاشیه برگزاری نمایشگاه کتاب درباره فعالیتهای ادبی نشر مهرستان و تعداد آثار داستانی و ناداستانی که منتشر کرده است، توضیح داد.
نشر «مهرستان» که از جمله ناشران فعال در حوزه آثار ادبیات داستانی در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است و تاکنون کتاب «پری دخت» نوشته حامد عسکری جزو پرفروشهای «مهرستان» قرار دارد؛ محمد امیری هنزایی، نویسنده و مدیر آثار داستانی این نشر هم در حاشیه برگزاری نمایشگاه کتاب درباره آثار این نشر بیان کرد: «مهرستان» ناشر تخصصی حوزه خانواده و تربیت است و محوریتی که کار میکند، عموماً برای خانواده است که در دو بخش مسائل کودک و نوجوان و بزرگسال است.
وی با اشاره به اینکه «مهرستان» در حوزه مسائل مهارتی فردی و روانشناختی جمعی و فردی فعالیت میکند، درباره فعالیتهای ادبی این نشر بیشتر توضیح داد و گفت: فعالیت ادبی «مهرستان» کم قدمت ولی با کیفیت است، این نشر بیشتر از دو سال است که در حوزه ادبیات داستانی فعالیت میکند و تا به حال بالغ بر ۱۰ عنوان کتاب را به جز کتاب «پری دخت» که اولین کتابی است که در حوزه ادبیات داستانی در «مهرستان» و در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است، عرضه کرده است.
امیری هنزایی با اشاره به شرایط و دلیل انتشار «پری دخت» از حامد عسکری که البته تنها کتاب این نویسنده در این نشر نیست و «گدار» هم در این نشر از او چاپ شده است، افزود: ابتدا یکی از اعضای نشر یک نامه در صفحه اینستاگرامی حامد عسکری دید که نامهای عاشقانه در اتمسفر «پری دخت» بود که با پیشنهاد مجموعه، یک کتاب با نگاهی به «چهل نامه عاشقانه به همسرم» از نادر ابراهیمی داشته باشد، اما و با فضا و ادبیات قجری که این ایده به اجرا رسید این کتاب پس از انتشار تاکنون جزو پرفروشترین کتابهای نشر «مهرستان» و حتی برخی از کتابفروشیهای سطح شهر بوده است.
این فعال فرهنگی با تأکید بر اینکه یک داستان بلند، چهار رمان و پنج ناداستان در غرفه «مهرستان» به غیر از اثر حامد عسکری در نمایشگاه موجود است، تصریح کرد: نشر ما به سوژههایی مانند طلاق و دختران مجرد قطعی، تک فرزندی میپردازد و به تازگی هم یک کتاب با عنوان «ای من» به قلم امیرحسین روح نیا و «ساجهای دخیل بسته» به قلم مصطفی جمشیدی و یک مجموعه داستان کوتاه با عنوان «عین خیالم بودی» نوشته فریناز ربیعی است، در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شده است.
نشست «خردهروایتهای مادرانه با نگاهی به کتابهای «خانه کتاببازها»، «پناهم باش»، «فکرشم نکن» و «مادر پروازی» با حضور معصومه امیرزاده، نویسنده کتاب «خانه کتاببازها»، فائضه غفارحدادی، نویسنده و منصوره مصطفیزاده، کارشناس کتاب کودک در کوشک کتاب برگزار شد.
کتاب «فکرشم نکن» درباره مادرانی است که سه فرزند دارند و دوست دارند فعالیتهای اجتماعی خود را همچنان ادامه دهند. خاطرات ریز و درشت ۱۶ نویسنده از تجربه زیسته مادرانه آنها در این کتاب گردآوری شده است. در واقع این کتاب حکایت تلاش و پشتکار زنانی است که میخواهند قاب عکس زندگیشان را بزرگتر کنند.
کتاب «پناهم باش» مربوط به مادرانی است که میخواستند بچههای خود را سقط کنند و برخی از آنها درگیر مشکلات پزشکی و سلامتی بودند و برخی دیگر هیچ مشکلی از نظر سلامتی نداشتند و در نهایت از سقط جنین خود منصرف شدند و خیر و برکتی را که در زندگی پس از تولد فرزند خود دریافت کردند، بیان کردند.
کتاب «مادر پروازی» از نشر شهید کاظمی روانه بازار کتاب شده است. این کتاب روایت مادرانی است که مشکلاتی داشتند و به دلیل فعالیتهای شغلی و اجتماعی خود مایل نبودند مسئولیت مادری را بر عهده بگیرند و به اصطلاح پاگیر مادر شدن شوند. در این کتاب خاطرات مادرانه چندین بانوی ایرانی از تلخیها و شیرینیهای به دنیا آمدن فرزندانشان گردآوری شده است.
در ادامه کتاب «خانه کتاببازها» رونمایی شد. این کتاب نوشته معصومه امیرزاده بهعنوان مادری کتابخوان است. او تجربه زیسته خود را با توجه به اتفاقهای زندگی به رشته تحریر درآورده است و در این کتاب نسخهای برای کتابخوان شدن کودکان ارائه کرده و تجربه مادری خود برای سه فرزندش را بیان کرده است.
کتاب «خانه کتاببازها» بیانگر دغدغه نویسنده در موضوع کتابخوانشدن بچههاست. انتشارات مهرستان این کتاب را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرده است.
معصومه امیرزاده، نویسنده کتاب «خانه کتاببازها» در ابتدای صحبتهایش به کتابخوانی خود از کودکی اشاره کرد و گفت: از کودکی با کتابهای پدربزرگم کتابخوان شدم، این کتاب فصلهایی با عنوان «مادری» و «کودکی» دارد و راهنمایی کاربردی برای تربیت کودک کتابخوان است و سعی کردم ایران شمول باشد و در نوشتن آن به مبانی و منابع روانشناسی توجه داشتم.
وی افزود: سعی کردم که کتاب را به صورت تالیفی و نه تدوینی برگرفته از تجربههای مادرانه بنویسم تا محصولی فراهم شود که مادران از جنینی تا ۹ سالگی بتوانند برای کتابخوان شدن کودکشان کار کنند.
فائزه غفار حدادی، نویسنده درباره کتاب «خانه کتاببازها» نیز بیان کرد: استفاده از تجربه مادران دیگر در تربیت کودک بسیار مهم است، اما هر انسان نسخه واحدی از خودش است. ما باید تجارب دیگران را نسبت به فرزند خودمان متناسب و بعد از آنها استفاده کنیم. کتاب «خانه کتاببازها» از نظر انتقال تجربههای مادرانه بسیار مفید است و از این دست کتابها بسیار مفید است، اما باید حواسمان به این مهم جمع باشد که لازم نیست این تجربهها را در زندگی خودمان پیاده کنیم.
وی افزود: میتوانیم کتابهای تجارب مادرانه را بخوانیم و نسخه خودمان را برای تربیت فرزند خودمان بسازیم.
منصوره مصطفیزاده، کارشناس کتاب کودک هم درباره کتاب «خانه کتاببازها» گفت: این کتاب را قبل از چاپ خواندم، تجارب بسیار خوبی است. خصوصیت ویژه آن این بود که فقط جستوجو در وب و منابع مربوط نبود، بلکه تجربه شخصی مبنای نگارش کتاب است. نویسنده علم و تجربه را به شکل همزمان آورده است.
نویسنده «عین خیالم بودی» درونمایه این کتاب را عشق، انسانیت و عدالت خواند.
مراسم رونمایی از مجموعه داستان فریناز ربیعی با عنوان «عین خیالم بودی» دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ در «گوشه نقد» سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
فریناز ربیعی با اشاره به نام خاص کتابش تحت عنوان «عین خیالم بودی» گفت: این عنوان از دلنوشتههای من برآمد و لاجرم سخنی که از دل برآید بر دل نشیند. درونمایه داستانهای این مجموعه را عشق، انسانیت و عدالت خواند و ادامه داد: همه تلاشم را کردم تنوعی در فرم، فضا و زاویهدید ایجاد کنم و خوشبختانه اهل فنی که داستانها را خواندند، گفتند این موضوع جذابیت ایجاد کرده است. فضای بیشتر داستانهای این کتاب را واقعی و رئال دانست و گفت: برخی ماجراها در این کتاب مربوط به دنیای امروز است و برخی به ماجراهای انقلاب و برخی به ماجراهای تاریخی اشاره دارد، اما در درونمایه همه داستانها وحدتی وجود دارد.
ربیعی درباره علت انتخاب داستانهای این کتاب اشاره کرد: این ۱۲ داستان جزو داستانهایی بودند که من در طول این سالها نوشتهام و به نوعی دیده شدند و جوایزی هم به دست آوردند. بیشتر شخصیتهای داستانهای این کتاب زن هستند، مدتی روانشناسی تحلیلی را دنبال میکردم و این موضوع به شخصیتپردازیهای من کمک کرد.
محمد امیری، دبیر ادبی نشر مهرستان با اشاره به اینکه این انتشارات به مدت دو سال است که وارد حوزه ادبیات شده گفت: پیش از آن ما در حوزه خانواده فعالیت میکردیم و الان محوریت آثار ادبیمان هم خانواده است. کیفیت آثار برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است نه نام افراد. مهرستان هم با قلماولیها کار کرده و هم نویسندگان نامآشنایی چون حامد عسگری و غلامرضا طریقی، اما فارغ از اسامی افراد آنچه برای ما اهمیت دارد، کیفیت اثر است.
نویسنده «ساجهای دخیلبسته» گفت: این کتاب حاصل تحقیق میدانی در دو بندر در استان بوشهر بود، یکی از آنها بندری با شکل آخرالزمانی بود که کشتیهای چوبی در آنجا بدون هیچ تکنیک و تکنولوژی ساخته میشدند، آنگاه به فکر زنده کردن شغل گلافی افتادم.
مصطفی جمشیدی، عصر دوشنبه در مراسم رونمایی از این کتاب در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با اشاره به اینکه نوشتن این کتاب به لحاظ خلق داستان هفت سال طول کشید، گفت: همچنین زمان بلوغ اجتماعی کتاب به این میزان طول کشید. وقتی خاص بنویسیم، این مشکل وجود دارد که درگیر وسواس میشویم به همین دلیل این هفت سال درگیر این مشکلات بودم.
نویسنده «ساجهای دخیلبسته» درباره چگونگی رسیدن به این ایده بیان کرد: قرار بود فیلمنامهای درباره موضوع انتظار بنویسم و برای تحقیق میدانی به بوشهر رفتم و پرسوجو کرده بودم که کشتیهای قدیمی چوبی کجا ساخته میشود. این تحقیقات منجر به این شد که به دو بندر بوشهر بروم. یکی از بندرها شکلی آخرالزمانی داشت، کشتیهای چوبی آنجا بودند و بدون هیچ تکنیک و تکنولوژی امروزی و فقط با یک تجربه ذاتی ساخته شده بودند.
جمشیدی اظهار کرد: برای ساخت این کشتیها به چوبی به نام ساج نیاز داشتند که بسیار گرانقیمت است و به ایران وارد میکردند. برای حرم امام حسین (ع) نیاز بود این ساجها به پایههای ضریحی به طراحی فرشچیان متصل شود و بعد از آن، ضریح پیریزی شود. فکر این رمان آنجا به ذهنم رسید و گسترش یافت.
ظرفیت توریستی شغل گلافی را دریابیم
او با انتقاد از اینکه ظرفیت توریستی شغل گلافی در بوشهر نادیده گرفته شده، ادامه داد: در ژاپن فصلی هست که شکوفههای گیلاس میشکفند و همه توریستها جذب ژاپن میشوند. چرا در فرهنگ ما از شغلی به نام گلافی که همان لنجسازی در اوج مهارت اما بدون تکنولوژی است، جاذبه توریستی نمیسازیم؟ این شغل در حال نابودی است. چوب ساج به لحاظ استحکام شاید از بتن قویتر باشد و مقاومتش در برابر رطوبت دریا نیز بسیار است. برای پایههای ضریح نیز به دلیل همین استحکام از ساج استفاده شده تا در برابر هجوم جمعیت به ضریح مقاومت کند.
او در خصوص محتوای کتاب بیان کرد: کتاب ماجرای پدربزرگی است که در انبارش میزان زیادی ساج دارد؛ اما نمیداند کی باید آنها را بفروشد. در نهایت عدهای از طرف عتبات به دنبال ساج میآیند؛ گویی این ساجها سالها در انتظار این اتفاق گوشه انبار ماندهاند.
پدرها برای پسرها نامه بنویسند!
مدیر واحد ادبیات نشر مهرستان با یادآوری اینکه که هرکدام از کتابها متن و فرامتن دارد و فرامتن کتاب «ساجهای دخیلبسته» جذاب است، در این نشست گفت: مصطفی جمشیدی ابتدا کتاب دیگری به من داد درباره یکی از پیامبران که قلمی بسیار فرهیختگانی داشت اما چون نشر مهرستان صرفاً در قالب موضوعات مربوط به خانواده کار میکند، ما ابتدا ابراز شرمندگی کردیم. بعد از مدتی ایشان داستان «ساجهای دخیلبسته» را برای ما فرستادند. جذابیت کتاب برای نشر مهرستان این بود که آغاز کتاب، با جمله «پسر گلم» آغاز میشود و در واقع شامل نامههای پدری به پسری است. جذابیت کتاب برای ما نامههای این پدر به پسرش بود و اینکه چقدر زیباست که پدرها به پسرها نامه بنویسند و تاریخ خانواده و شغلشان را بیان کنند. گویا کتاب فریاد میزند که پدرها، برای پسرهایتان بنویسید و آغاز فصلها با یک نامه شروع میشود. همچنین زیستبوم بوشهر در کتاب بسیار محسوس است. در ساجها درباره شغل گلافی یا لنجسازی گفته میشود و این شغل به نوعی در این کتاب زنده شده است.
محمد امیری با بیان اینکه شغل گلافی در این کتاب زنده و ملموس است، اظهار کرد: مهرستان ناشر تخصصی حوزه خانواده است و تولیداتش در دو بخش کودک و بزرگسال و شامل کتب مهارتی است. از یک سال و نیم گذشته، قرار بر این شد که کتابهای ادبیات نیز منتشر شود. ما وقتی کار را شروع کردیم، همه مهرستان را به حوزه کتابهای مهارتی میشناختند و در حوزه ادبیات به ما اعتماد نمیکردند. با این حال، در سال گذشته با سه ناداستان فعالیت این بخش را اعلام و آغاز کردیم. بعد از ناداستان نیز وارد بخش داستان شدیم؛ همچون «ساجهای دخیلبسته» که داستان بلند است.
برنامه رونمایی داستان بلند «ساجهای دخیلبسته»، کاری از مصطفی جمشیدی و از تازههای نشر مهرستان، دوشنبه ۲۴ اردیبهشت با حضور نویسنده اثر، محمد امیری مدیر واحد ادبیات نشر مهرستان و سمیه عظیمی، کارشناسمجری، در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
نویسنده کتاب «مه و دود» گفت: شخصیتهای داستان در این کتاب بیشتر افرادی هستند که از جامعه طرد شدهاند؛ اما زمانی که صحبت از کشورشان و خاکشان به میان میآید، حاضرند تا پای جان بایستند و مقاومت کنند.
این روزها لابهلای هیاهوی زندگی، پای قصه و غصه کتابی نشسته بودم که دست مرا گرفت و میان تاریخ رهایم کرد. این چند وقت با کتاب «مه و دود» به قلم سجاد خالقی همسفر شده بودم تا به دورهای معاصر بروم و از نزدیک بخشی از حقایق دوران پهلوی اول را حس کنم.
«مه و دود» ماجرای یک سلاخ، یک مزدور، یک شکارچی و یک نوجوان است که پا در مسیری خطرناک و سفری سخت و کوهستانی در چهارمحالوبختیاری میگذارند؛ داستانی فانتزی اما شگفتانگیز و پر از هیجان که تعلیق و دلهرههای گاهوبیگاهش من را شگفتزده میکرد؛ بنابراین تصمیم گرفتم با سجاد خالقی درباره رمزوراز داستان و کتابشان صحبت کنم.
کتاب «مه و دود» که در نشر مهرستان منتشر شده، رتبه نخست را در دوازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب دریافت کرده است؛ همچنین آثار دیگری مثل «روز داوری» و «ظلمت سفید» به قلم سجاد خالقی به رشته تحریر درآمده است که همگی در بستر تاریخ ارائه شدهاند. در ادامه، گفتوگو با این نویسنده را میخوانید.
-نوشتن این کتاب و ایدهاش از کجا شروع شد؟ به نظر شما چقدر داستانهایی از این دست، در قالب فانتزی با محتوایی تاریخی، برای قشر نوجوان تأثیرگذار است؟
من سالیان متمادی با مطالعه و پشتکار و گذراندن کلاسهای متعدد به داستاننویسی علاقهمند شدم و بعد از چندوقت نوشتن سمتوسوی فکریام را در نوجواننویسی و ژانرنویسی پیدا کردم. برای نوشتن مضامین سیاسی یا تاریخی باید از قالبی استفاده شود که مستقیمگویی صورت نگیرد و مطلب در لفافه بیان شود؛ همچنین وقتی رمانهای خارجی نوجوان را بررسی کردم و استقبال این نسل را از این کتابها دیدم، تصمیم گرفتم اثری تاریخی و نیمهفانتزی را ارائه بدهم.
-شخصیتهای داستان نماد چه افرادی در جامعه امروز هستند؟ چطور سوار ماشین زمان شدید و در داستانتان زندگی کردید؟
شخصیتهای داستان بیشتر افرادی هستند که از جامعه طرد شدهاند؛ اما زمانی که صحبت از کشورشان و خاکشان به میان میآید، حاضرند تا پای جان بایستند و مقاومت کنند. با مطالعه کتابهای مختلف و دریافتن و ارتباطگرفتن با برخی اتفاقهای تاریخی مثل درگیری ایران در جنگجهانی، فروپاشیدن ارتش رضاخان، کشتار مردم و… یا جاذبههای منطقه و طبیعت مکان داستان، توانستم در آن زندگی کنم.
-اردشیر، شخصیت نوجوان داستان را براساس چه ایدهای نوشتید؟ شخصیت اردشیر چقدر به نوجوان امروز نزدیک است؟
طبیعتاً بهدلیل تفاوت فضای امروز و داستان، اردشیر و نوجوان امروز با هم تفاوت دارند؛ اما مهمترین نکته، مردشدن و رشدیافتن اردشیر از لحاظ ذهنی و فکری است.
او تلاش کرد با سختیها روبهرو شود و انسان شجاعی باشد؛ حتی بازی فرمی داستان و تقسیمکردن آن به دو دفتر «آدمکشها» و «من» هم نشان از پرداختن به این شخصیت و نکته است.
-چرا تصمیم گرفتید به تاریخ و برخی وقایع دوره پهلوی اول بپردازید؟ چطور میشود با ظلم مبارزه کرد و آن را از سر راه برداشت؟
بیشتر کارهای من، چه منتشرشده و چه در حال چاپ، در همین حالوهوا هستند؛ چون مخاطبان از آنها استقبال خوبی کردهاند؛ همچنین دوره پهلوی قسمتی است که روی زندگی مردم کشور ما تأثیر بسیاری گذاشته؛ بنابراین این فضا را برای نوشتن مناسب میدانم.
برای مبارزه با ظلم ابتدا باید معنای ظلم را فهمید و ابزار مناسب برای مبارزه با آن را پیدا کرد؛ اما اصل این است که بدانیم ما برای این با ظلم مبارزه میکنیم که زیر بار زور و زورگو نرویم و بتوانیم انسانی آزاده باشیم.
-آیا هنوز هم نوجوانان بهدنبال آگاهشدن درباره تاریخ و گذشته سرزمین خود هستند؟
شاید این مسئله به اندازه گذشته نباشد؛ چون ماهیت نوجوانی تغییر کرده است؛ ولی این موضوع نیازمند فرم جدیدی برای ترغیب و علاقهمندکردن مخاطب به این موضوعها، بهخصوص نوجوانهاست. باید مطالب را بهگونهای شکل دهیم که مخاطبپسند باشد؛ مثل خیلی از فیلم و داستانهای پرطرفدار خارجی که امروزه استقبالکنندههای زیادی دارند.
-بهعنوان یک نویسنده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، نقش نوجوانان را بهعنوان تاریخسازان و آیندهسازان فردا چطور میبینید؟
با همه احوالی که درباره نوجوانان گفته میشود و تفاوتی که بین نسلها وجود دارد، اگر بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و از یکدیگر درک متقابل داشته باشیم، میتوانیم آینده خوبی را برای کشورمان رقم بزنیم. باید تلاش کنیم تا آنها هم زمانه را درک کنند.
-تعریف تاریخ از دید شما چیست؟ به دید شما حس وطندوستی و عشق به سرزمین چطور در وجود انسان ریشه میدواند؟
تاریخ گذشتهای است که اگر آن را ندانیم و درکش نکنیم، نمیتوانیم در آینده عملکردی مؤثر و مفید داشته باشیم. عشق به وطن در ذات همه آدمها وجود دارد؛ حتی در مسائل دینی و سخنان بزرگان و گذشتگان به آن اشاره شده است؛ اما موضوع اینجاست که این ویژگی باید بهموقع در انسان بیدار باشد تا به او کمک کند.