کتاب به سبد خرید شما اضافه شد مشاهده سبد خرید
کپی آدرس
فروشگاه
دسته بندی
سبد خرید
دبیر مجموعه: مکرمه شوشتری

ما همیشه فرزندیم، گریز و گریزی هم از فرزندی نداریم، حتی زمانی که پدر و مادر می شویم. فرزندی از آن برچسب هایی است که زندگی بر جان ما زده است، آن گونه که هرگز نمی توانیم نسبت خودمان را با پدرها و مادرهایمان انکار کنیم. ما عصاره جان آن ها هستیم

از طرف فرزند کوچک شما

از طرف فرزند کوچک شما

این ‌بار فرزندان از پدر و مادر روایت می‌کنند

نویسنده
دبیر مجموعه: مکرمه شوشتری
نوبت چاپ
چاپ سوم
قــطــع
رقـــعـــی
99,000 تومان
برای شروع اسکرول کنید

معرفی کتاب

اگر به‌عنوان کتابخوان دنبال روایت‌هایی خواندنی و مستند دربارۀ این کلیدواژه‌ها هستید، می‌توانید با خیالی جمع، کتاب از طرف فرزند کوچک شما را انتخاب کرده و در سبد خریدتان بگذارید. کتاب خوش‌دست و خوش‌همراهِ از طرف فرزند کوچک شما حاوی روایت‌هایی است بکر، به زبان کودکان بزرگ‌شده‌ای که اکنون هریک برای خودشان صاحبِ منصب و کلمه شده‌اند. روایت کودکانی است که به‌سبب قرارگرفتن در موقعیت ویژۀ زیست والدینشان دچار مخاطراتی شده‌اند و سرنوشتشان به‌گونه‌ای که دل‌خواهشان بوده، رقم نخورده است. سرنوشتی دارند که عده‌ای‌شان از آن راضی‌اند و عده‌ای دیگر، خودشان را راضی کرده‌اند. روایت‌هایی است که صاحبانشان دست‌ به‌ قلم شده‌اند تا آن‌ها را با همۀ کسانی که هم‌مخاطره‌شان هستند، شریک شوند، تا بدانند زندگی چرخه‌ای تکراری از داستان‌ها با پیرنگ‌هایی مشابه، اما ساختارهایی متفاوت است. این خاصیت آدمیزاد است که در هنگام رویارویی با مشکلات، اگر بداند کسی یا کسان دیگری همچون او، با مسئله‌ای یا مسائلی شبیه به زندگی او روبه‌رو بوده‌اند، راحت‌تر می‌تواند خودش را به مرحلۀ پذیرش برساند.

 

خواندن کتاب از طرف فرزند کوچک شما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب جستار در مورد پدر و مادر پیشنهاد می‌کنیم.

 

بخشی از کتاب از طرف فرزند کوچک شما

من که سال‌های زیادی فکر می‌کردم مادرم را بخشیده‌ام و آن کنده‌شدن دردناک را فراموش کرده‌ام، زدم زیر گریه. حقیقت این بود که من نبخشیده بودم و نتوانسته بودم فراموش کنم. بعد از مشاوره‌های فراوان و گذشت سال‌ها، من هنوز همان بچۀ سه‌سالۀ چشم‌بادامی بودم که شب‌ها از خواب می‌پرید، می‌نشست در رختخواب و آرام، مادرش را صدا می‌کرد تا یکی از زن‌ها، عمه یا مادربزرگ، بیدار بشوند و او را در بغل بگیرند و بکشند زیر لحاف خودشان؛ بغل‌هایی که هیچ‌یک هیچ‌وقت بغل مامان نشد. من بغل مامان را در سه‌سالگی برای همیشه از دست داده بودم. فکر می‌کنم خون‌آلود و دردناک از بغل امن و مهربان و پذیرندۀ او کَنده شدم. مرا کندند و من به این زخم، مثل جزئی از تنم خو کردم. هر سال، روز مادر جای زخم، سر باز می‌کرد، می‌خارید و آزارم می‌داد؛ اما همین خاریدن‌ها و همین دردهای کم‌وبیش، نگذاشت هیچ‌وقت به‌تمامی خوب بشود.

مشاهده بیشتر

مشخصات کتاب

اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر

موضوع :
روایت
تاریخ نشر :
1401
رده سنی :
بزرگسال
تعداد صفحات :
154 صفحه
قطع :
رقعی
دبیر مجموعه :
مکرمه شوشتری
طراح جلد :
محدثه علی شاه
صفحه آرا :
مجتبی مجلسی، غزل رضایی
ویراستار :
سمیه دقاغیان
کـتـاب هــای مــــــــــرتــبــط

دیدگاهتان را بنویسید