از خیال
وقتی زنها قصه میشوند درباره زنانی ست که هر کدام به شکلی در تنگنا و چالشی با خود، خانواده یا محیط پیرامونی خود هستند. زنانی که سعی میکنند جایگاه خود را بازیافته یا به دست بیاورند. به عبارت دیگر این مجموعه داستان، روایت مبارزه زنانی است که در تلاش برای رسیدن به هویت و حقوق خود هستند. گاه هم این مبارزه با خویشتن است. مثلا خانمی بازیگر نمیخواهد بچهدار شود و این درگیری باعث شروع یک سلوک با خودش میشود. یا زنی که در پی راهی برای تحصیل و رفتن از شهر است. زنی که سعی میکند جای شوهرش کار کند و روند شوهر خلافکارش را در محله ای در حاشیه شهر اصلاح کند. زنی مستاصل از انتخاب بین دو موقعیت، دو راه، دو مسیر. مهم ترین چیزی که درباره این مجموعه میتوان گفت رستگاری و رضایت انتهایی زنان در پایان هر داستان است. داستان مبارزه ای که به مکاشفه منجر میشود. کشف و شهودی با شناخت روشن تری از خویشتن.
این کتاب 15 داستان دارد که مجموع نویسندگان این کتاب همگی خانم هستند.
به همه دوست اداران داستان کوتاه و اجتماعی و به تمام مردان برای درک بهتر دنیای زنان و به تمام زنان برای همذاتپنداری بیشتر پیشنهاد میشود.
مردی جوان با کیفی زنانه در دست، وارد اتاق م یشود. پرستار سرش را بالا می آورد: «آقا همون بیرون وایسین. چند دقیقه دیگه تموم میشه. صداتون
می کنم. » مرد نگاهی به صورت خونی زن می اندازد. از اتاق بیرون می رود و روی صندلی دم در م ینشیند. دکتر و پشت سرش پرستار از اتاق خارج
می شوند. پرستار از جلوی مرد که توی سالن نشسته است، رد می شود: «کار خانومتون تموم شد. م یتونین ببرینش. » مرد تشکر می کند و زیر
بازوی زن را که از اتاق بیرون آمده، می گیرد. زن، دستش را پس می زند و خودش را می کشد سمت دیوار. دستش را به دیوار می گیرد و آهسته می رود.
مرد قدمهایش را بلند برمیدارد و از زن جلو م یافتد. از اورژانس خارج می شود و توی حیاط، سمت ماشینش می رود.
اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر