مجموعه بال های رنگی رنگی
وقتی حرف از مولا علی (ع) باشد، نویسندهها سر و دست میشکنند برای نوشتن کتاب. اما قرعه فال به نام خانم سنا ثقفی افتاد تا به یاری انتشارات مهرستان، یک کتاب شیرین راهی کتابخانههای ما بکنند. کوهی که خنده رو بود، جلد سوم از یک مجموعه سه جلدی با نام بال های رنگی رنگی است که در جلدهای دیگر خود به سراغ پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) رفته است.
ماجرای کتاب، دست فرشتههای خداست. فرشتههایی که دور فرشته کار و بار جمع شدهاند تا مأموریتشان را بگیرند و بال بزنند و بروند. فرشتهی باد که همه کارهایش تمام شده حالا منتظر مأموریت جدید است. اما این بار یک مأموریت جالب دارد. باید برود سراغ یک کوه ته چاه…!
این دو سه خط از ماجرای داستان اول است، اما کتاب «کوهی که خنده رو بود» دوتا ماجرای دیگر هم دارد که قرار است ما را به بوی عبای مولا امیرالمومنین (ع) پیوند بزنند و مشاممان پر از عطر درختچههای یاس و شببوهای حرم شود.
«کوهی که خنده رو بود» سه تا داستان شیرین برای پیوند زدن بچهها با مولا علی (ع) توی دل خودش دارد. فرشته باد، فرشته دردانه و فرشته مرمری نقش اولهای ماجرای کتابند که قرار است سر از روزهایی دربیاورند که خاک خوشبخت بود، چون امام اول شیعیان رویش راه میرفت.
همه ما دوست داریم دست بچههایمان را بگذاریم توی دست بلندترین و قویترین شیرمرد خدا! اینطوری هم جای بچهها خوب است هم قلب ما آرامتر میتپد. «کوهی که خنده رو بود» این کار را با بیشترین ظرافت انجام میدهد؛ گذاشتن دست بچهها توی دست پهن و گرم مولا را میگویم.
وقتی فرشتهها سراغ مأموریتهایشان میروند، نویسنده کتاب به هر بهانهای از خوبیها و رشادتهای مولا حرف میزند و ماموریت فرشتهها، چه رفتن توی چاه باشد چه سر زدن به میدان جنگی که امام علی (ع)، ذوالفقارش را در آن میچرخاند، کمکم به دغدغه بچههای ما تبدیل میشود.
پس با خواندن این کتاب، نه تنها بچههایمان با امام اولشان آشنا میشوند بلکه یک گره محکم عاطفی با مولا میخورند و دست آخر شیرینی یک ماجرای قشنگ زیر زبانشان مزه میکند. تازه مسئولیتپذیری فرشتهها میتواند به بچههای ما هم سرایت کند.
لذت پریدن و بال زدن با سه تا فرشته ناقلای خدا را از دست میدهید! که اتفاقا خیلی هم خوششانسند و قرار است تا دم نعلین مبارک مولا علی (ع) بروند و خوشحالتر از هر موجودی برگردند.
اول؛ نویسنده با خوشذوقی دو تا بال به همه خوانندگانش میدهد تا با فرشتهها بپرند و پیش مولا علی (ع) بروند.
دوم؛ همه پلهای رسیدن به مغز کوچک بچهها، باید غیرمستقیم باشد. اگر بچهها بدانند که داریم یک نوع بذر خاص در سرزمین مغزشان میکاریم فرار میکنند! کتاب «کوهی که خنده رو بود» یکی از بهترین کتابهای کودک و نوجوان برای پیوند زدن بچهها با غدیر و مولای غدیریان امام علی علیه السلام است.
فرشته کار و بار سنگهای سفید و براق را گذاشت در سبدی از ابر. فرشته دردانه را صدا کرد. به پایین اشاره کرد و گفت: «امروز پیامبر، شمشیرش ذوالفقار را به شجاعترین مرد روی زمین میدهد. این سنگها را برای آن مرد هدیه ببر..»
اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر