برشهر و سبزشهر دو سرزمین کنار یکدیگرند اما با دیواری طلسم شده در بینشان. برشهر، شهری خشک و دور از سرسبزی است و ساکنینش کارگران سبزشهرند. آبتین نوجوان شجاع و قهرمان برشهر در این داستان میکوشد تا مردمان سرزمینش را از این خشکسالی نجات دهد. آبتین دارای گوهر ایزدی است و به خاطر همین از سوراخی که در دیوار طلسم شده بین دو شهر قرار دارد میتواند عبور کند. او پس از عبور از دیوار با دختری به نام آرتمیس آشنا میشود. در ادامه داستان مشخص میشود که اجداد آرتمیس و آبتین با هم آشنا بودهاند. پادشاه سرزمین سبزشهر مرداس در تلاش است که آبتین را با خود همراه کند تا بتواند تا ابد گوهر پادشاهی را به دست بیاورد. مرداس در تسخیر شباویز است و شباویز در تسخیر ملوخ تائیس. طلسم دیوار سیاه داستان پیچیده خیر و شر است که در پیچ و خمهای فراوان و کشمکشهای جذاب داستانی، مخاطب نوجوان را با خود همراه میکند.
اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر