مراسلات پاریس طهران
یکی از زوایای دید در داستاننویسی، نامهنگاری است؛ روشی که در خلال آن، مخاطب از نامههای نوشتهشده روند داستان را متوجه میشود. هرچند این شیوه امروزه میان نویسندگان و خوانندگان معاصر، بهسبب گسترش فناوری و وسایل ارتباطجمعی، از اقبال کمتری برخوردار است، هنوز در قلم نویسندگان معاصر به کار میرود.
نویسندۀ پریدخت در مقدمۀ کتاب مینویسد: «سیدمحمود و پریدخت ساکن طهران بودند. سیدمحمود را فرستادهام پاریس برای تلمذ طبابت و پریدخت را چشمانتظارش گذاشتم. هر دو از دوری هم میسوزند و کلمهبهکلمه این نامهها راوی این سوختن است. در این فراق چندین ماهه، این نامهها بین این دو نفر ردوبدل شده است و بعد هم هر دویشان توی تاریخ این سرزمین گم شدهاند.»
«پری دخت» با زیرعنوان «مراسلات پاریس طهران» شامل نامه هایی است که به زبان و نثر قاجار نوشته شده اند و داستان های عاشقانه ای دارند. در این کتاب، نامه هایی بین شخصی به نام سیدمحمود که در فرانسه درس طبابت می خواند و پریدخت که در تهران است رد و بدل می شود. در میان ۴۰ نامه خرده قصه هایی روایت می شود که قطعاً برای خوانندگان جالب خواهد بود. بخشی از مقدمه: سید محمود و پریدخت ساکن طهران هستند. سید محمود را فرستاده ام پاریس برای تلمذ طبابت و پریدخت را چشم انتظارش گذاشتم. هر دو از دوری هم می سوزند و کلمه به کلمه ی این نامه ها راوی این سوختن است. در این فراق چندین ماهه، این نامه ها بین این دو نفر رد و بدل شده است و بعد هم هردویشان توی تاریخ این سرزمین گم شده اند. امر خطیر عاشقی فقره ای است که این روزها یا یادمان رفته یا از روی نسخه فرنگی اش تقلید می کنیم.
این کتاب را به دوستداران نامهها و متنهای عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
تصدقت گردم! پریدخت جان! بعد از سلام. امروز سه روز است که در پاریس یا به قول خودشان «پغیس»، رحل اقامت افکنده ام و قرار است بعون الله و منته، همانگونه که ذکرش رفت، درس طبابت بخوانم. اقامتگاهمان عمارتی است در حوالی فالکوته طب که تمهیداتی به قاعده دارد و اسباب معاش در مقبول و مطبوع مهیاست. کتابخانه ای معظم و مفصل هم در جنب همین عمارت است که اوقات فراغت بال را در آن می گذرانم؛ اما مگر خاطر عاطرتان می گذارد. جامه دان را که باز می کنم، عطر وطن را انگار هنوز دارد و آه از عطرها که با این غریب دور افتاده از وطن، چه ها نخواهد کرد.
اطلاعات فیپا، اطلاعات ناشر